اهمیت نیت پاک
در بینش و نگرش اسلامی و قرآنی، کارها براساس نیت، معنا ومفهوم مییابد. هرکاری به سبب نیت فاعل میتواند شکل مثبت و منفی و یا تقربی و ضدتقربی پیدا میکند. از این رو افزون بر حسن فعلی بر حسن فاعلی توجه داده شده است. حسن فعلی به این معناست که اصل کار باید پسندیده باشد و از کارهای ناپسند و بد در نگرش خرد و خردمندان و شریعت و متشرعان نباشد. اگر کارها از امور پسندیده و خوب و یا حتی مباح و مجاز باشد، با حسن فاعلی و نیت خیر موجبات تقرب بشر را فراهم میآورد.
براین اساس اگر اصل کار، نابهنجار و زشت و بد باشد، نمیتوان با حسن فاعلی و نیت نیک آن را مثبت و ارزشی ساخت؛ هرچند که در صورت جهل و یا اشتباه در تطبیق، به سبب حسن فاعلی میتوان امید پاداش را داشت.
اما اگر اصل کار، امری نیک و پسندیده از نظر عقل و عقلا و شرع باشد ولی از حسن فاعلی برخوردار نباشد، امید پاداش را نمیتوان از چنین عملی داشت. از این جا دانسته میشود که حسن فاعلی و نیت خیر، از چه جایگاه و ارزشی عالی و متعالی برخوردار است و آثار آن در تغییر ماهیت کاری تا چه اندازه ظهور و بروز میکند.
بر این اساس در روایات آمده است که نقش نیت خیر و حسن فاعلی در کاری بیش از اصل کارست؛ زیرا چنان که گفته شد کار زشت و بد به سبب نیت خیر و حسن فاعلی، هرچند که تغییر ماهیت نمیدهد ولی بر آن، آثار کار خوب مترتب میشود و شخص به سبب نیت خیر خویش از کار خویش بهره میبرد؛ این درحالی است که کار خوب و پسندیده به سبب پندار بد کننده آن و نیت بد فاعل، نه تنها سودمند نیست بلکه آثار خوبی نیز بر آن مترتب نمیشود. این همان چیزی است که گفتهاند: نیه المؤمن خیر من عمله؛ نیت انسان مؤمن که نیتی پاک است بهتر از خود عمل وی میباشد؛ زیرا عمل وی میتواند نیک و مباح و حتی ناپسند و بد باشد ولی به سبب همان پندار نیک و برخورداری از حسن فاعلی، در هر حال بهتر است.
به سخن دیگر، انسان مؤمن به سبب نیت پاک و حسن فاعلی در انجام کاری نیک و پسندیده، کارش پسندیدهتر از کار انسانی است که مؤمن به خدا و آخرت نیست و به همین سبب در کار خویش پندار نیکی چون تقرب و رضای الهی را در عمل خویش درنظر ندارد، و با این همه کاری نیک را انجام میدهد.
بر این اساس میتوان گفت که آن چه به کاری هر چند زشت و بد (در صورت جهل و یا اشتباه در تطبیق) معنا و مفهوم ارزشی میبخشد، نیت پاک و حسن فاعلی است و اگر کاری نیک را انسانی با نیتی بد و زشت انجام دهد، از هیچ ارزش و اهمیتی برخوردار نخواهد شد.
ضرورت داشتن حسن فاعلی
در روایات اسلامی آمده است: انما الاعمال بالنیات؛ به درستی که معیار سنجش و داوری اعمال و کارها، نیتهای آن است؛ به این معنا که هر کاری را نمیتوان تنها براساس خوبی و بد اصل کار، داوری و ارزیابی کرد بلکه در سنجش و داوری میبایست به نیت و پندار کننده کار هم توجه کرد؛ پس اگر شخص عامل دارای نیت خیر و پنداری نیک باشد آن کار ارزش مییابد و گرنه اگر دارای نیت بد و یا پنداری زشت و پلیدو بد باشد، آن کار هرچند که بهترین کار جهان باشد، بی ارزش است؛ از این رو خداوند از کسانی که به دیگران کمکهای مالی و انفاق میکنند ولی این کارشان برخاسته از حسن فاعلی نیست و پنداری زشت و بد در پس آن وجود دارد، خواسته است که با این گونه نیت زشت، کار خویش را تباه و بی ارزش نسازند.
کسی که در انجام کار نیک و بذل و بخششهایش، نیت و قصد منت گذاری را دارد در حقیقت با این نیت و فکر پلید خویش، ارزش کارش را نه تنها از میان میبرد بلکه افزون بر از دست دادن مال، از آثار و تبعات معنوی و اخروی و بلکه مادی و دنیوی آن نیز محروم میشود.
خداوند در آیه 264 سوره بقره میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقههای خود را با منت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مثل او همچون مثل سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی ] نشسته [است، و رگباری به آن رسیده و آن] سنگ [را سخت و صاف بر جای نهاده است. آنان] ریاکاران[نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهای نمیبرند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمیکند.
در این آیه هر گونه عملی هر چند بسیار نیک و پسندیده از دیدگاه عقل و عقلا و شریعت را به سبب فقدان نیت پاک و حسن فاعلی، عملی میشمارد که هیچ فایدهای ندارد و از آن گیاهی نمیروید؛ زیرا خاکی که بر سنگ سخت است اگر باران بر آن ببارد آن را میشوید.
دلهایی که از حسن فاعلی و پندار نیک برخوردار نمیباشند، همانند سنگ سخت است که با انفاق و کارهای نیک و پسندیده خاکی را برای رویش گیاه حق و حقیقت فراهم میآورد؛ ولی حتی اگر خداوند از باران رحمت خویش بر آن ببارد تا از این خاک جوانه ایمان و حقیقت سربرآورد، به سبب زمینه و بستر نامناسبی که خاک عمل خوب بر آن نشسته است، هیچ فایده ندارد و گیاه از آن نمیروید و آن باران نیز آن خاک را میشوید و میبرد.
خداوند در آیاتی در همین سوره بیان میدارد: توصیف بخشش کسانی که داراییهای خود را در راه خدا انفاق میکنند، بسان وصف دانهای است که هفت خوشه رویانیده و در هر خوشهای یکصد دانه است. و خدا برای هر که بخواهد، آن را چند برابر میسازد. و خدا گشاینده و دانا است. آنان که داراییهای خویش را در راه خدا انفاق میکنند، آنگاه از پی آنچه انفاق نمودهاند، نه منتی میگذارند و نه آزاری میرسانند، پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است؛ و آنان نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند. گفتاری پسندیده در برابر تقاضای نیازمندان و گذشتی شایسته در مورد آنان، بهتر از صدقهای است که آزاری درپی آن باشد. و خدا بی نیاز و بردبار است.
و وصف آنان که ثروتهایشان را برای بدست آوردن خشنودی خدا انفاق میکنند و از درون خویش جان را با نیت پاکی که دارند، استواری میبخشند، بسان وصف باغی است در زمینی بلند و برآمده که رگباری به آن برسد و از هوای پاکیزه و نور خورشید به خوبی بهره برد و آنگاه میوه خود را دوچندان بدهد؛ و اگر رگباری هم به آن نرسد، نم نم بارانی خواهد رسید و میوهای بسیار و گوارا خواهد داد. و خدا به آنچه انجام میدهید، بینا است. آیا هیچیک از شما دوست دارد باغی پرطراوت و سرسبز از خرمابنان و تاکها داشته باشد که از زیر درختان آن نهرهاروان، و از همه میوهها در آن باشد و در همان شرایط، دوران پیری او فرارسد و فرزندانی ناتوان نیز داشته باشد؛ پس، به ناگاه گردبادی همراه با آتشی سوزان به آن باغ برخورد کند و آن باغ یکباره شعله ور شود و بسوزد؟! خداوند آیات خود را اینگونه برای شما روشن میسازد. باشد که بیندیشید. هان ای کسانی که ایمان آوردهاید! از پاکیزههای آنچه به دست آوردهاید و نیز از آنچه برایتان از زمین برآوردهایم، در راه خدا انفاق کنید، و داراییهای کم ارزش و نامرغوبتان را که خود جز با چشمپوشی آن را نمیستانید، برای بخشش در نظر نگیرید؛ و بدانید که خدا بی نیاز و ستوده است. (بقره، آیات 262 تا 267)
در این آیات به خوبی و روشنی، نقش نیت بیان شده است. آن چه به عمل و کاری ارزش و بها میبخشد، حسن فاعلی و نیت نیک است، هر چند که اصل کار در برخی از موارد، امری معمولی و عادی و حتی گاه زشت و بد باشد و شخص ناخواسته و یا بر اساس اشتباه در تطبیق آن را انجام داده باشد. به این معنا که گمان میکرد که کار خوبی است، ولی در حقیقت کار زشت و بدی بود که به نظرش کاری خوب آمده بود و به جهت اشتباه در تطبیق کار خوب بر کاری که در باطن بد و زشت بود، آن را انجام داده است و اگر به این اشتباه خود پی برد از آن عمل پشیمان میشود و آن را تکرار نمیکند. با این همه شخص به سبب این که نیت خیر و نیک داشته ولی اشتباه کرده و کار بد و زشت را به جای کار خوب آورده، خداوند به وی پاداش میدهد؛ زیرا وی قصد خیر داشته است و گمان نمیکرده که کاری که انجام میدهد، زشت و بد باشد.
خداوند درآیه 10 سوره فاطر میفرماید: «الیه یصعد الکم الطیب و العمل الصالح یرفعه؛ سخنان پاکیزه و نیت نیک به سوی او بالا میرود، و کار شایسته به آن رفعت میبخشد. درحقیقت آن چه در کارها و اعمال مهم است، نیت و قصد پاک و ایمان است.
کار خوب درکنار نیت خوب
اگر بخواهیم تفکر و بینش اسلامی را درباره کار و نقش آن در زندگی بیان کنیم، باید گفت که کار زمانی ارزش مییابد که افزون بر نیک بودن یعنی حسن فعلی دارای حسن فاعلی یعنی نیت پاک هم باشد. در حقیقت بهترین و کاملترین کارها آن است که خود عمل، عمل خوب، نیک، پاک و زیبا باشد و فاعل آن به قصد انجام کار خوب و صالح آن را انجام بدهد.
به سخن دیگر، هر کاری فی نفسه کار نیک شمرده نمیشود، بلکه تنها کارهایی نیک است که در مسیر کمالی خود و دیگران باشد و عقل و عقلا و شریعت آن را تأیید و امضا کنند. البته این به تنهایی نیز نمیتواند به کار نیک، ارزش و اعتبار واقعی بخشد، بلکه درکنار کار نیک میبایست، شخص فاعل، صاحب اندیشهای باشد که درمسیر تعالی و کمال خود و دیگران گام بردارد و هدف و مقصد وی از انجام کار نیک، دست یابی به کمال باشد. از این رو کار نیک درکنار پندار نیک است که ارزش و اعتبار واقعی مییابد.
درآیات و روایات بسیار، بر دو جنبه حسن فعلی و حسن فاعلی کار تاکید شده است. آیات قرآن همواره در هنگام بیان عمل، آن را به مصالح مقید و متصف میسازد.
در این آیات واژه «عمل» دراشکال و مشتقات و صیغههای اسمی چون «عمل صالح» و یا فعلی چون «یعملون الصالحات» تکرار آمده تا نشان دهد که آن چه از «عمل» مهم است وجود دوجنبه حسن فعلی و فاعلی یعنی کار خوب درکنار نیت خوب است.
به سخن دیگر، افزون براین که از مردم خواسته شده تا کار نیک انجام دهند هم چنین از آنها خواسته شده تا این کار نیک و عمل صالح را با نیت دست یابی به کلمه طیب انجام دهند که درحقیقت بیانگر نقش حسن فاعلی و تأثیر مستقیم و اساسی آن در ارزش یابی عمل صالح است.
در روایات اسلامی است که شخصی نزد یکی از معصومان (ع) میرود و از وضعیت روحی وافکار و نگرش خویش گلایه میکند. وی ابراز میکند که من بسیار علاقه مند به کار و تلاش و آبادانی هستم و بیشترین وقت خویش را به آن سپری میکنم. معصوم از وی میپرسد: به چه نیتی این کارها را انجام میدهی؟ وی پاسخ میدهد: برای این که توسعه در زندگی خویش بدهم و دستم به سوی دیگری دراز نشود و برای کمک به مستمندان و نیازمندان آن را هزینه کنم. امام (ع) کار وی را جهاد و عبادت میشمارد.
به سخن دیگر آن چه به هر کاری بعد عبادی میبخشد، حسن فاعلی آن کار یعنی نیت خوب است که انجام دهنده کار آن را اراده میکند. این گونه است که نقش بینشها و نگرشها درکارکردهای آدمی به خوبی خود را نشان میدهد. بنابراین کاری که به ظاهر کاری عادی و معمولی است با توجه به قصد و نیت فاعل آن، تغییر ماهیت میدهد و به عنوان عبادت درکارنامه وی ثبت میشود و آثار آن در شخصیت بخشی و شاکله وجودی یافتن وی ظهور مییابد.
براین اساس با نیت نیک بسیاری از اعمال عادی و معمولی انسان، ماهیت خود را تغییر میدهد و به عنوان عبادت سنجیده میشود، زیرا آن چه که به کاری بها و ارزش معنوی و عبادی میبخشد، نیت فاعل وحسن فاعلی است. این گونه است که خدمت خلق به نیت انجام مسئولیت خلافت الهی و ظهور در مظهریت ربوبیت و پروردگاری به عنوان عبادت درمی آید.
اسلامی کردن علوم چرا و چگونه؟
البته این بدان معنا نیست که هرکار و خدمت خلقی به عنوان عبادت تلقی میشود، بلکه تنها با قصد فاعل است که این گونه خدمتها تغییر ماهیت میدهد و به عنوان امری ارزشی درمی آید. این درحالی است که بسیاری از کارهای نیک و خوب، به سبب این که حسن فاعلی ندارد، از ارزش و اعتباری چنین برخوردار نمیباشد. به عنوان نمونه عمل نیک و پسندیده که از روی ریا انجام میشود، عملی است که نه تنها ارزش و اعتباری ندارد بلکه موجبات خسران و زیان شخص نیز میشود و آدمی را در مسیر هلاکت و سقوط قرار میدهد.
اما کارهای به ظاهر دنیوی مانند تحقیقات در عرصههای شیمی و فیزیک و مانند آن که برای تسخیر و تسلط بر طبیعت انجام میشود و بسیاری از علوم مادی مانند علوم پزشکی و مهندسی و غیره اگر به قصد و نیت آگاهی از قدرت خداوند و یا مسئولیت و مأموریت آبادسازی و عمران زمین باشد، به عنوان امری عبادی مورد تشویق و ترغیب قرار میگیرد و فاعل آن به سبب همین حسن فاعلی از پاداشهای مادی و معنوی در دنیا و آخرت برخوردار میگردد.
تفاوت دو دیدگاه به دنیا در علوم انسانی اسلامی و علوم انسانی غیراسلامی در همین نکته نهفته است که در تفکر و بینش اسلامی، هر چیز به عنوان آیه و نشانهای از خداوند دیده شده و در مسیر تعالی و کمال به کار گرفته میشود، در حالی که در نگرش غیراسلامی به ویژه اومانیستی غربی، طبیعت، بی خداوند تحلیل و تبیین میشود و خداوند در هیچ امر و کاری حضور ندارد. این گونه است که علوم در اسلام معنا و مفهومی ارزشی مییابد در حالی که در نگرش غربی، از چنین ارزشی برخوردار نیست تا ماهیت و هویت انسانی را متأثر سازد.
خداوند در آیات قرآنی یکی از اهداف آفرینش انسان و استقرار وی در زمین را کار و آبادسازی زمین دانسته و به صراحت به این مسئولیت و وظیفه آدمی اشاره کرده و میفرماید: هو انشأکم من الارض و استعمرکم فیها؛ او شما را از زمین پدید آورد و شما را در آن زندگانی داده و آباد کردن آن را از شما خواسته است. (هود آیه 16)
بر این اساس، همه علوم و دانشهایی که انسان به قصد انجام مسئولیت آبادی زمین انجام میدهد و آن را به عنوان وظیفه الهی برای خود تعریف میکند، هر چند که به تسخیر طبیعی انسان بر زمین و طبیعت میانجامد و آسایش و آرامش وی را به دنبال دارد، اما به عنوان یک امر عبادی تلقی شده و برای آن پاداش الهی در دنیا و آخرت در نظر گرفته میشود.
به نظر میرسد که در تحلیل و تبیین علوم از دو منظر اسلام و غیراسلام، به این نکات باید توجه داشت و دانست که نه تنها علوم انسانی اسلامی داریم بلکه علوم در تحلیل اسلام میتواند اسلامی و غیراسلامی باشد. به این معنا که اگر دارای حسن فاعلی پیش گفته باشد، دانشی اسلامی است و فاعل آن به عنوان عبادت، مقرب درگاه الهی میشود و اگر دارای چنین حسن فاعلی نباشد، علوم ضدارزشی میباشد، زیرا مانع جدی در برابر رشد و بالندگی بشر و جامعه بشری میباشد، هر چند که به ظاهر موجب شود تا تسخیر طبیعی بر منابع زمین برای آدمی پدید آید. این گونه است که علوم اسلامی، از هر علمی برای شناسایی و معرفت خدا و تسخیر بر طبیعت و پروردگاری آن بهره میگیرد؛ در حالی که علوم غیراسلامی یعنی علومی که بر حسن فاعلی نباشد موجب تخریب طبیعت و انسان میشود و بمبهای هستهای و اتمی میشود که جان موجودات از جمله انسان را میگیرد.
از این جا به سادگی میتوان تفاوت دو دسته از علوم از نظر آموزههای اسلامی را دریافت و دانست که چرا و چگونه لازم است که علوم، اسلامی شوند و از حالت کنونی که در غرب و دانشگاه غرب زده به خود گرفته است بیرون آید.
کارهایی که براساس علوم اسلامی شده، صورت میگیرد به سبب حسن فاعلی همواره مفید و سازنده است هر چند که در برخی موارد به سبب اشتباه در تطبیق دچار خطا شود و آسیبی را نیز پدید آورد ولی از آن جایی که به قصد خیر و نیک انجام میشود با کوچکترین هشدار، مسیر درست را مییابد و از اشتباه خود درس میگیرد.