ترومای مشترک به نوعی فشار روانی اطلاق میشود که بر بسیاری از مردم یک جامعه یا فرهنگ آن جامعه تأثیر میگذارد. این حالت روانی در واکنش به یک آسیب ویرانگر مشترک در سطح جامعه اتفاق میافتد. زندگی روزمره خانوادهها و دوستان بیشتر از همه از این تروما آسیب میبیند.
بر اساس نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۱۸ میلادی در مجله سوئیسی «مرزهای روانشناسی» منتشر شد، پردازش ترومای جمعی فرایندی روانشناختی و اجتماعی است که در وهله اول به خلق معنا میانجامد. به عبارت دیگر، اولین واکنش افراد یک جامعه به حادثهای مهیب، معنابخشیدن به آن و کشف زمینههای آن است.
هرچند این وقایع آسیبزا هستند، باید آن روی سکه را هم دید. این چالشها به جامعه فرصت رشد و تغییر میدهند. همانطور که مشکلات فردی میتوانند به اصلاح ما کمک کنند، رویدادهای آسیبزا هم ممکن است به رشد جامعه منتهی شوند.
هر رویداد ناخوشایندی که برای مردم یک جامعه رخ میدهد، ممکن است به ترومای جمعی منجر شود. این نوع اتفاقات اغلب سیاست و احساسات ملی را تغییر میدهند و حتی ممکن است بر تصمیمات شخصی افراد جامعه مانند بچهدارشدن یا نشدن نیز تأثیر بگذارند.
این رویدادها تا مدتها بعد نیز در حافظه جمعی مردم باقی میمانند و بر ارزشها، باورها و سبک زندگی افراد جامعه اثر میگذارند. چند نمونه از رویدادهایی که باعث ترومای جمعی میشوند عبارتاند از:
این حوادث ممکن است گروهی کوچک مانند خانواده یا گروهی بزرگتر مثل مردم یک کشور را درگیر کنند. نیازی نیست افراد که از درگیر رویداد شده باشند و تماشای اخبار مربوط به آن نیز ممکن است سبب گسترش ترومای جمعی شود. حوادث آسیبزا میتوانند سلامت روانی، نحوه رفتار، احساس، مشارکت جمعی و حتی تربیت فرزندان یک جامعه را تغییر دهند.
در طول تاریخ، وقایع آسیبزای فراوانی در سراسر جهان به وقوع پیوستهاند که زندگی انسانها در یک کشور یا حتی در کل جهان را برای همیشه تغییر دادهاند. این وقایع تلخ کم نیستند، اما برای درک بهتر مفهوم ترومای جمعی ۵ نمونه از آنها را بررسی میکنیم.
این واقعه با سقوط بازار آمریکا در سهشنبه سیاه اتفاق افتاد. رکود بزرگ آمریکا که در سال ۱۹۳۰ میلادی رخ داد، شدیدترین رکود اقتصادی در تاریخ مدرن این کشور به شمار میرود. بسیاری از آمریکاییها هنوز خاطرات این ترومای جمعی را از پدربزرگها و مادربزرگهای خود میشنوند. به کودکان آن دوران «فرزندان عصر افسردگی» گفته میشد که توانستند به نسلی موفق تبدیل شوند.
آزار و اذیت و نسلکشی یهودیان توسط حزب نازی بر نسلهای آینده یهودیها تأثیر عمیقی داشت. بر اساس بررسی بازماندگان هولوکاست، این افراد چندین دهه با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و کاهش سلامت روانی دستوپنجه نرم میکردند. با وجود این، سالها پس از آن واقعه، پیوندهای خانوادگی و اعتقادی یهودیان افزایش یافت.
آنچه در سال ۲۰۱۲ میلادی در دبستان سندی هوک در نیوتاون آمریکا اتفاق افتاد، زندگی یک نسل را دگرگون کرد. در این تیراندازی ۲۰ کودک و ۸ بزرگسال کشته شدند. واقعه سندی هوک بر زندگی بسیاری از آمریکاییها، حتی آنهایی که در آنجا حضور نداشتند و فقط خبر آن را شنیدند، تأثیر گذاشت. بسیاری از این افراد دچار اختلال استرس پس از سانحه شدند. هنوز هم با هر حمله در مدارس آمریکایی موجی از ترس این کشور را فرا میگیرد.
بیماریای که اولین بار در ووهان چین گزارش شد، در مدتی کوتاه تمام جهان را در بر گرفت. کرونا و قرنطینههای طولانیمدت باعث افزایش احساس اضطراب و PTSD در میان مردم جهان شد. بیماریهای همهگیر همیشه با افزایش استرس، اضطراب و افسردگی همراه هستند. این بیماریها معمولا به انزوای افراد، تنهایی و خشم آنها منجر میشوند.
علاوه بر این، کرونا سبب مشکل مالی بسیاری از مردم جهان شد و زندگی میلیونها نفر در سراسر دنیا را ویران کرد. بعضیها برای مقابله با این مشکلات و کاهش استرس به نوشیدن مشروبات الکلی یا مصرف مواد مخدر روی آوردند.
با وجود این، شبکههای اجتماعی بسیاری از مسائل دوران کرونا را در خود منعکس کردند و احساس همدلی در جهان گسترش یافت. این شبکهها در دوران فاصلهگذاریهای اجتماعی به کمک مردم جهان آمدند. مردم از همین راه با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند و شبکههای اجتماعی به راهی برای آموزش مسائل بهداشتی نیز تبدیل شدند.
متأسفانه وقایع آسیبزا در گوشهوکنار جهان کم اتفاق نیفتادهاند. مردم کشور ما نیز چنین حوادثی را از سر گذراندهاند.
آسیبهای اجتماعی در وهله اول سلامت روان افراد جامعه را هدف میگیرند. تأثیر روانی این آسیبها ممکن است تا سالها میان اعضای یک جامعه مشاهده شود. شایعترین این مشکلات روانی همان اختلال استرس پس از سانحه است که احساس ناامنی و استرس را میان مردم افزایش میدهد. همچنین ممکن است به بروز حملات پانیک یا اضطراب فلجکننده در افراد منجر شود. کاهش اعتمادبهنفس و بحران وجودی نیز از دیگر مسائل روانی هستند که ترومای جمعی ایجاد میکند.
اگر اجداد شما درگیر یک ترومای مشترک شده باشند و مشکل آنها بهدرستی حل نشده باشد، شما نیز با مسائل پس از آن درگیر میشوید. اگر تروما از نسلی به نسل دیگر منتقل شود، به آن ترومای میاننسلی میگویند. این تروما بسیار ویرانگر است، چراکه اغلب در ناخودآگاه افراد شکل میگیرد. برای حل این مشکل باید از درمانگرهای حرفهای کمک گرفت تا نسلهای بعدی در امان باشند.
رابطه بخش مهمی از زندگی ماست. اگر روابطی سالم و پرنشاط نداشته باشیم، نمیتوانیم از لحظات سخت زندگی عبور کنیم. هنگامی که روابط ما آشفته و دردآور شوند، بیش از همیشه آسیب میبینیم. ترومای جمعی بر روابط ما اثر میگذارد و ممکن است باعث رواج بیاعتمادی بین افراد جامعه شود.
کرونا نمونه خوبی برای درک تأثیر تروما بر کودکان و نوجوانان است. این بیماری همهگیر باعث شد که بسیاری از کودکان و نوجوانان از مدرسه و گروه همسالان خود دور شوند. علاوه بر این، بسیاری از آنها والدین خود را بر اثر این بیماری از دست دادند. در نتیجه مشکلات روانی مانند افسردگی، استرس و اضطراب میان آنها افزایش یافت.
آگاهشدن اولین گام است. سعی کنید درباره موقعیت فعلی و تأثیر رویداد آسیبزا بر شما، خانواده و اطرافیانتان آگاهی بیشتری کسب کنید. به این نکته مهم توجه کنید که شما بازمانده این رویداد هستید نه قربانی آن. با دوستی معتمد یا کارشناس سلامت روان صحبت کنید. تمرین ذهنآگاهی هم میتواند به افزایش سلامت جسم و روان شما کمک کند.
برای شناخت و بیان احساسات خودتان تلاش کنید. اینطوری در برابر شرایط سخت انعطافپذیرتر میشوید. تقویت حس قدردانی نیز به سازگاری بیشتر شما با شرایط کمک میکند. تحمل فجایع دردناک کار سادهای نیست، اما در همین شرایط نیز میتوانیم روزنههای امید را پیدا کنیم.
در شرایط سخت ممکن است از وضعیت جسم خود غافل شویم، در حالی که حفظ سلامت جسم به سلامت روان کمک میکند. برای حفظ سلامت جسمانی خود از این نکات غافل نشوید:
پیداکردن گروهی از افراد که مثل شما ترومای جمعی را تجربه کردهاند، اهمیت بسیاری دارد. در کنار آنها میتوانید خودِ واقعیتان باشید و لازم نیست احساساتتان را پنهان کنید. صحبتکردن با این گروهها و دریافت حمایت اجتماعی راهی فوقالعاده برای درمان جمعی شماست.
ما همیشه به دلایل مختلف از صحبتکردن درباره احساسات منفی طفره میرویم، در حالی که انجامدادن این کار برای تابآوری و سلامت روان ضروری است. رواندرمانگران با شرایط تروما آشنایی دارند و میتوانند به شما کمک کنند، بنابراین از درخواست کمک نترسید و نزد کارشناسی بروید که بدون قضاوت و عاقلانه به شما کمک میکند.