طبق گفته دکتر فرانکلین علائم اضطراب اجتماعی به سه دسته رفتاری، احساسی و فیزیکی تقسیم میشود. والدین بهتر از همه فرزندان خود را میشناسند، بنابراین به هر چیز غیرعادی توجه کنید. برخی از رایجترین نشانههای این اختلال در کودکان شامل موارد زیر است.
توجه به این نکته ضروری است که این مشکل در هر کودکی متفاوت است. برخی در همه موقعیتهای اجتماعی این علائم را دارند و برخی دیگر ممکن است در شرایط خاصی مانند غذا خوردن در جمع یا صحبت کردن در کلاس دچار این علائم شوند.
به گفته دکتر فرانکلین شایعترین سن شروع اضطراب اجتماعی ۱۳ سالگی است. ۱۳ سالگی زمان شروع دوره دبیرستان، دوران بلوغ و تجربه مشکلات با دوستان خود است، بنابراین احتمال اضطراب اجتماعی در این سن وجود دارد. کودکان کمتر از ۸ یا ۹ سال نیز ممکن است این علائم را تجربه کنند، اما علت آن چیست؟
برخی از کودکان از بدو تولد مستعد اضطراب هستند. استیون کورتز (Steven Kurtz) دکترای روانشناسی، رئیس موسسه مشاوره روانشناسی کورتز در شهر نیویورک و متخصص در اضطراب دوران کودکی میگوید: «مغز این کودکان نسبت به خطر حساستر است که باعث واکنشهای شدیدی میشود.»
ژنتیک نیز ممکن است در اختلال اضطراب اجتماعی نقش داشته باشد. مطالعات روی دوقلوها نشان داده است که اضطراب و افسردگی میتواند به عنوان ویژگیهای ارثی در نظر گرفته شوند. عامل دیگر این اختلال میتواند محیط زندگی کودک باشد. به عبارت دیگر اگر یک یا هر دو والدین اختلال اضطراب داشته باشند، کودک میتواند رفتار اضطرابی را الگوبرداری کند.
کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی شاید علائمی را در خانه نشان ندهند، بنابراین والدین ممکن است متوجه این مشکل نشوند. معلمان همچنین ممکن است اضطراب اجتماعی کودکان را به عنوان کمرویی معمولی در نظر بگیرند. بنابراین در برخی از کودکان این مشکل سالها تشخیص داده نمیشود. اگر کودک شما علائمی از اضطراب اجتماعی نشان میدهد، راهکارهای درمانی که در ادامه توضیح میدهیم را انجام دهید. توجه داشته باشید برای درمان دارویی حتما به یک متخصص مراجعه کنید.
به عنوان مثال اگر فرزند شما از رفتن به مدرسه جدید عصبی است، میتوانید با ارائه توضیحات دقیق به کاهش عصبانیت او کمک کنید. مثلا به او بگویید: «من تو را ساعت ۸ صبح به آنجا میبرم، در مدرسه معلم و همکلاسیهای خود را میبینی و ساعت ۱ بعد از ظهر تو را به خانه برمیگردانم.» دانستن اینکه کودک باید انتظار چه چیزی را داشته باشید میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.
میتوانید به طور مستقیم در مورد ترسهای فرزند خود با او حرف بزنید. از فرزند خود بپرسید که چه چیزی او را عصبی میکند، سپس راه حلهای متناسب با آن را مطرح کنید. به عنوان مثال اگر کودک نگران صحبت با دانش آموزان دیگر در هنگام ناهار است، از قبل موضوعاتی را برای گفتگو به او پیشنهاد دهید. همچنین راههایی مانند تنفس عمیق را به فرزند خود یاد دهید که در صورت بروز اضطراب، خود را آرام کند.
اجازه ندهید که کودک از انجام کارهایی که باعث اضطراب او میشوند دوری کند. به عنوان مثال سفارش غذای رستوران ممکن است در کوتاه مدت کار مهمی به نظر نرسد، اما ترس آنها را تقویت میکند. برای غلبه بر این مشکل کودک میتواند قدمهای کوچکی بردارد. مثلا از کودک بخواهید بعد از سرو غذا از گارسون تشکر کند. سپس کودک بعد از چند هفته میتواند غذای خود را سفارش دهد.