فرصتی دوباره

«قصه‌های مجید» را یادتان هست؟ همان قسمتی که معلم از روزهای محرومیتش گفت و این‌که در، روی یک پاشنه نمی‌چرخد. بعد برای دانش‌آموزان سخن از بزرگانی گفت که در دل فقر رشد یافته‌اند و درخشیده‌اند؟

مادرم همیشه این قسمت قصه‌های مجید را یادآورمان می‌شد مبادا یادمان برود شاهنامه آخرش خوش است!

اگرچه تأکید خودِ خداست که «انسان را در رنج آفریدیم.»1 و این به نظر من «یعنی سختی‌ها رنگ عوض می‌کنند، اما تمام نمی‌شوند.» با این حال، روزهایی در زندگی هست که جان به گلوگاه می‌رسد، روزهایی که باید دعا کنی «گر بلغزد پای، فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد» و در این روزها قصه‌های مجید یادمان می‌انداخت که «این نیز بگذرد!» و حالا برای من، روزهای تلخ، سخت و جانکاه زندگی تمام شده‌اند.

اگرچه برخی آدم‌های بیرون قصه‌ زندگی‌ام، بی‌خبر از مسیر سنگلاخی و مردابی و بیابانی دیروزم، حسرت امروزم را می‌خورند و یا عده‌ای از آنان‌که بی‌اطلاع از گذشته نبوده‌اند خودشان را با دیروز و امروزمان مقایسه می‌کنند و اعصابشان از این پیشرفت ما و درجا زدن خودشان به هم می‌ریزد!

چه می‌شود که گاه از میان کوهی از مشکلات رشد می‌کنیم و می‌بالیم و گاه در همان حد می‌مانیم و می‌نالیم؟!

تلاش، تلاش، تلاش

مادرم به ما یاد داد وقتی شرایط بر وفق مراد نیست، سطح اقتصادی‌ات از دیگران پایین‌تر است و به این جرم طرد می‌شوی، هر روز باید محکم‌تر از روز قبل بر روی پای خودت بایستی، بیشتر به راه‌های پیشرفت فکر کنی و گزینه‌های ممکن را بررسی تا خودت را بالا بکشی و سطح اقتصادی‌ات را با سطح فرهنگی یا سطح اجتماعی‌ مطلوبت تطبیق دهی.

از درس، حرفه، کلاس‌های آموزشی و خلاصه هر آنچه عرصه را هموارتر می‌سازد تا بتوانیم در سطح بهتری فعالیت کنیم یا مشغول به کاری شویم، نباید غفلت کرد. آدم کم‌برخوردار اگر دلسرد نشود، حتی خلاق‌تر هم می‌شود. قناعت را که با خلاقیت ترکیب ‌کنی، داشته‌هایت بیش از ارزش مادی‌شان به چشم می‌آیند.

هر مانع یک پله‌ی ترقی

در چنین جایگاهی آنان که تمایلی به پیشرفت امثال ما ندارند، ضرباتشان محکم‌تر به چشم می‌آید! شاید برای حفظ جایگاهشان باشد و یا از ترس کمک و دستگیری، اما همین امر نیز باید قدرت بیشتری را در وجودت بیدار کند.

قصه‌ همان قورباغه‌هاست که در چاله‌آبی گیر افتادند و دیگران منعشان کردند از تلاش و مدام صدا زدند که خودتان را با تلاش بیشتر خسته نکنید. بمانید در همین چاله و قانع باشید به چند روز زندگی محدود، اما یکی از میان آن‌همه موفق شد، همانی که صدای دیگران را نشنیده بود. حالا هم خیلی‌ها از سر جهل یا ... تشویقت می‌کنند تا به وضع موجودت راضی باشی و با تلاش بیشتر، خودت و دیگران را به دردسر نیندازی، اما سکون بی‌فایده است، ما برای درجا زدن خلق نشده‌ایم. شاگردی که از استاد پیشی نگیرد تنبل و بی‌جنم است.

مهربانان راه

و همواره هستند آنانی که مهربانی‌شان همراه راه روزهای سخت است؛ و دریغ نمی‌کنند از واژه‌‌های الهام‌بخش، دادن معرفی‌نامه‌ای، ضمانت‌ کردن وامی یا یاد دادن ماهیگیری به‌جای دادن ماهی به دستمان و... غریبه‌ها یا آشنایانی که از سر انسانیت و یا برای باقیات و صالحات یا اصلاً برای تو نیکی می‌کن و در دجله انداز دستگیر دیگران‌اند و به ارتقای زندگی اطرافیانشان کمک می‌کنند، بی‌نهایت باارزش‌اند.

رهبری، جهت‌دهی، سامان‌دهی با اهدافی روشن

دلمان رشد می‌خواهد، بهتر شدن شرایط و یافتن جایگاه واقعی‌مان را در زندگی طالبیم، برای همین از هیچ تلاشی دست برنمی‌داریم، اما واقعاً هر تلاشی پاسخ می‌دهد؟

من خوشبختانه خواهر و مادری داشتم که بدون آنکه مدیریت خوانده باشند به من آموختند اهداف 20 ساله، 10 ساله، 5 ساله و 6ماهه داشته باشم. اهدافی در راستای هم و تلاش‌هایی هدفمند که به آن اهداف ختم شود. همین نکاتی که در خانه‌ی ما امری بدیهی بود کمک کرد 5 ساله به اهداف 10 ساله برسیم و دو‌ساله به اهداف 5 ساله... .

بدون این زمان‌بندی شاید ما هم انرژی خود را در مسیر اشتباهی صرف می‌کردیم که خارج شدن از آن همت و حمایتی دوچندان نیاز داشت؛ مثل فردی که حاضر به دست کشیدن از رشته‌ی اشتباه دانشگاهی نیست چون در کنکور قبول شده‌! یا تغییر شغل برایش سخت است چون ده سال در آن تجربه دارد، تجربه‌ای شبیه درجا زدن! و...

خلاصه‌اش کنم: در دنیای محرومان خستگی، شکست، فخرفروشی، حسادت و خیلی چیزهای دیگر باید رنگ ببازد. ما حسرت برخی نعمات، خوشی‌ها و... را می‌خوریم اما حسادت نمی‌کنیم. شکست می‌خوریم اما متوقف نمی‌شویم. خسته می‌شویم اما از پا نمی‌نشینیم. از خوشی‌های زودگذر می‌گذریم اما از اهدافمان کوتاه نمی‌آییم. ما را متوقف نکنید. جلوی‌مان سد نسازید، ما تک‌تک آجرهای آن سد را پله ترقی می‌کنیم اگرچه بسیار بسیار سخت باشد.

پی‌نوشت

  1. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ (بلد، آیه4)

فرحناز ایوبی (تلاش‌گری خسته اما پرامید)





موسسه خیریه حضرت جوادالائمه(ع)|اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در غرب کشور