فرهنگ رمضان (بخش اول)

ماه مبارك رمضان از جمله‌ ماه‌هايي است كه خداي سبحان به آن نظر ويژه دارد و بر بندگان خويش نيز در اين ماه با نگاهي متفاوت مي‌نگرد. در اين ماه كه ماه خودسازي و ماه جلب رضايت خداوند كريم است، آن رحيم بخشنده، درهاي رحمت و مغفرتش را به روي انسان‌ها بازمي‌گذارد. او همگان را به ضيافت ماه پر فيض رمضان فرا مي‌خواند و از هر طرف و به هر بهانه‌اي به تقسيم لطف و كرامت در بين آنان مي‌پردازد. شايد بتوان گفت خداي سبحان، ماه رمضان را چونان ميدان مسابقه‌اي قرار داده است تا همه در آن شركت كنند و هر كس به اندازه توان خويش تلاش كند تا برنده شود. در اين ميدان‌گاه مسابقه هيچ شركت‌كننده‌اي بازنده نيست و فقط كسي بازنده است كه از اساس به ميدان اين مسابقه الهي وارد نشود. چنين كسي خسراني جبران‌ناپذير بر خود روا داشته است.
اهالي رمضان براي شركت در ميدان مسابقه رمضان، براي خويش «فرهنگ رمضان» را بنياد نهاده‌اند. فرهنگ رمضان همچون قانون و ضوابط اجرايي هر مسابقه‌اي براي شركت‌كنندگان در مسابقه رمضان از هر نظر قابل توجه و مهم است. برخي از سرفصل‌هاي فرهنگ رمضان را مي‌توان به شرح ذيل برشمرد:
نيّت: هر شركت‌كننده كه قصد شركت در ميدان مسابقه رمضان را دارد، از پيش با خود عهد مي‌كند هنگامي كه هلال ماه رمضان رؤيت شد، به اين مسابقه پا گذارد و با خداي خود كه داور اين مسابقه است، عهد مي‌بندد به تمام اصول و ضوابط و قوانين مسابقه بي‌كم و كاست و بي‌چون و چرا پايبند باشد.
او نيت مي‌كند در ميدان مسابقه رمضان خط قرمز‌ها را رعايت كند و نه يك قدم جلو برود و نه يك قدم عقب برگردد، ‌بلكه در جاده مستقيم فرهنگ رمضان به سوي مقصد گام بردارد. اين‌گونه است كه عملش را «روزه» و خودش را «روزه‌دار» در دفتر شركت‌كنندگان ثبت و ضبط مي‌نمايد.
سحري: هنگام كه خروس سحري نخستين بانگ بيدارباش نيمه‌شبش را از حنجره به طبيعت ندا داد، روزه‌دار برمي‌خيزد. او به زلال آب روان روي مي‌آورد تا سيمايش را با قطراتي از آن مطهر و پاك نمايد و در اولين گام، وضويي مي‌سازد و مهياي آداب ديگر رمضان مي‌شود.
هنوز ساعتي به بانگ اذان صبحگاهي مانده است. پس سجاده نيايش مي‌گسترد و روي به درگاه دوست مي‌آورد و دست توسل به آستان داور دادار بلند مي‌كند و با او سخن مي‌گويد؛ سخني كه نشان از اميد و عافيت و خير است، براي خودش و براي اهل خانه و ديگر مؤمنان. پس آن‌گاه لقمه‌اي از سفره سحري را نوش جان مي‌كند و جرعه‌اي آب گوارا هم گلويش را خنك مي‌سازد.
اذان صبح: الله اكبر، الله اكبر، اشهد أن لا اله الا الله، أشهد أنّ محمداً رسول‌الله، ... اين ندايي است كه دست كشيدن و برخاستن از سفره طعام و لقمه‌هاي چرب و شيرين جسماني را نهيب مي‌زند و نشستن بر سفره ضيافت معنوي را فرمان مي‌دهد؛ كه اي انسان! برخيز و اندرون از طعام خالي كن و خود را چند روزي در امتحان صيام و روزه قرار بده. پس آن‌گاه «روزه‌دار» از سفره طعام دست مي‌كشد و برمي‌خيزد و روي به كعبه مقصود، دوگانه صبح را به‌جا مي‌‌آورد.
نماز و قرآن: شيوه با خدا صحبت كردن در نماز نهفته است و شنيدن كلام خدا در قرائت قرآن كريم. و اين هر دو در ميدان رمضان از جايگاه ويژ‌ه‌اي برخوردارند. روزه‌دار افزون بر انجام نمازهاي واجب، سعي مي‌كند همواره در سجده و نيايش يا اداي نمازهاي مستحبي باشد. او بدين وسيله مي‌خواهد دست نيازش را به درگاه خداي سبحان نزديك و نزديك‌تر كند تا به آن درگاه دست رساند و بدين وسيله، حلقه وصل را استوار و استوارتر سازد. او براي حصول به اين مقصود از قرآن كريم نيز بهره مي‌جويد و با قرائت آيه‌هاي نور به دستورات نوراني قرآن پناه مي‌آورد. هر آيه، ‌بلكه هر واژه از واژگان نوراني قرآن مجيد چونان ريسماني محكم و بندي زرّين است كه دست توسل نمازگزارِ روزه‌دار را به درگاه باري‌تعالي استواري بيشتري مي‌بخشد. وي در قرائت قرآن مجيد، گوش دل به كلام الهي مي‌سپارد و در نماز سر به سجده نياز مي‌سايد.
دعا: در فراخناي ميدان رمضان، عناصر معنوي ديگري نيز جاري است كه روزه‌دار را براي رسيدن به بارگاه معبود بهتر و بيشتر ياري مي‌دهند. دعا و نيايش يكي ديگر از ميانْ‌‌راه‌هايي است كه مسير رسيدن به آستان مقصود را سهل و كوتاه مي‌كند. در دعا و نيايش رازهايي ميان عبد و معبود نهفته و جاري است كه فقط روزه‌دار مي‌داند و دست طلب دراز مي‌كند و معبود مي‌شنود و در پرونده عبد ثبت و ذخيره مي‌نمايد تا به گاه نياز پاسخ دهد.
ارباب فرموده: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» و روزه‌دار هم مي‌گويد: لبيك، پس اگر اين‌گونه است:

دست از طلب ندارم تا كام من برآيد

يا تن رسد به جانان يا جان ز تن برآيد





موسسه خیریه حضرت جوادالائمه(ع)|اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در غرب کشور