معرفت و آگاهی به قدر و منزلت آنان است. امامان معصوم علیهم السلام به خاطر اثبات حقّانیت خویش گاهی به اذن و اراده الهی معجزاتی می آورند و گاهی این معجزات با درخواست و دعا و به اذن خداوند متعال انجام می پذیرد. قرآن کریم در مورد معجزات پیامبران الهی به هر دو قسم اشاره کرده است. در یکی از توقیعات مبارکی که از ناحیه مقدسه حضرت حجت علیه السلام صادر شده است، در این مورد می خوانیم: «وَ اَمّا الْاَئِمَّةَ فَاِنَّهُمْ یَسْأَلُونَ اللّهَ تَعالی فَیَخْلُقُ وَ یَسْأَلُونَهُ فَیَرْزُقُ ایجابَاً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَ اِعظاماً لِحَقِّهِمْ؛(1) امامان از خداوند امری را درخواست می کنند و خداوند هم آن را می آفریند و آنان از خدا می خواهند و خداوند روزی می دهد و این به خاطر پاسخ به خواسته هایشان و بزرگداشت حق و مقامشان است.»با توجه به این نکات اعتقادی مهّم در موضوع امامت، در این فصل به برخی از نمونه های ولایت تکوینیامام جواد علیه السلام پرداخته و شمه ای از معجزات و کرامات آن گرامی را با هم مرور می کنیم.
1. الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، علی یزدی بارجینی، تحقیق سید علی عاشور، ج 1، ص 386.
2. بحارالانوار، ج 26، ص 5.
ابو هاشم جعفری می گوید: وقتی که آن حضرت از مأمون جدا شد و با همسرش ام فضل از بغداد به سوی مدینه می رفت، با همراهان خود هنگام غروب در راه کوفه به دارالمسیب رسید و در آنجا داخل مسجدی شد. در صحن مسجد درختی بود که همواره خشک و بی ثمر بود. امام مقداری آب خواست و کنار آن درخت وضو گرفت و نماز مغرب را در آن مسجد با جماعت برگزار نمود. حضرت در رکعت اول پس از حمد، سوره «نصر» را قرائت کرد، در رکعت دوم پس از حمد، سوره توحید را خواند و قبل از رکوع، قنوت گرفته و دعا کرد و رکعت سوم را نیز خوانده و تشهد گفت. او پس از نماز اندکی نشست و به ذکر خدا، بدون انجام تعقیبات پرداخت و چهار رکعت نافله بجا آورد و بعد از تعقیب نماز، دو سجده شکر نموده و از مسجد خارج شد. حضرت وقتی به کنار آن درخت رسید، مردم با شگفتی تمام مشاهده کردند که درخت سبز شده و میوه های شیرین و بی دانه در شاخه هایش ظاهر گردیده است. آنان از آن میوه ها خورده و بسیار تعجب کردند. ابن شهر آشوب می گوید: فقیه بزرگ شیعه جناب شیخ مفید نیز از میوه آن درخت در مسیر بغداد - کوفه خورده است.(1) در همانجا بدرقه کنندگان با امام وداع کردند و حضرت در همان لحظه رهسپار مدینه گردید. امام همچنان در مدینه بود و مردم از وجودش به نحو شایسته ای بهره می بردند تا اینکه خلافت به معتصم عباسی رسید. او امام جواد علیه السلام را دوباره از مدینه به بغداد احضار کرد و تا هنگام شهادت، امام را در آن شهر نگاه داشت.(2)
1. المناقب، محمد ابن شهر آشوب مازندرانی، نشر علّامه، 1379 ش، ج 4، ص 390.
2. ارشاد مفید، نشر اسلامیه، تهران، 1380 ش، ص 628.
از عنایات خداوند متعال به بندگان شایسته خود کرامت طی الارض است که خداوند زمین را در اختیار آنان قرار می دهد و اولیاء بزرگ الهی می توانند در هر کجای زمین که اراده کنند در یک لحظه حضور یابند.
این هدیه پروردگار برای ارج نهادن به مقام قرب آنان و نشانه ای از عظمت حق است. این حقیقت قرآنی در سوره نمل این گونه بیان شده است: «قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ اِنّی عَلَیْهِ لَقَویٌّ اَمینٌ * قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی...»؛(2) «عفریتی از جن گفت:من آ
را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی برای تو می آورم و بر این [کار [سخت توانا و مورد اعتمادم. امّا کسی که بهره ای از علم کتاب داشت گفت: پیش از آنکه چشم به هم زنی آن تخت را نزد تو حاضر می کنم. وقتی که سلیمان علیه السلام تخت را [به آن سرعت] در نزد خود آماده دید گفت: این از فضل و عنایت پروردگارم می باشد.»
وقتی جنّی می تواند تخت بلقیس را در مدت کوتاهی از ناحیه سبا در یمن به اردن بیاورد و آصف بن برخیا، جانشین حضرت سلیمان بن داود به فاصله چشم بر هم زدن این فاصله را طی می کند، چه مانعی دارد امام جواد علیه السلام نیز که جانشین حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و حجت خداوند بر عالمیان است، این توانایی را از پروردگارش دریافته باشد.(1)
در زمان بستری شدن امام رضا علیه السلام به علت مسموم شدن توسط مأمون، امام جواد علیه السلام به اباصلت، که از ورود حضرت به منزلی که درهایش قفل بود، شگفت زده شده و از چگونگی این عمل پرسیده بود فرمود: «اَلَّذی جاءَ بی مِنَ الْمَدینَةِ فی هذَا الْوَقْتِ هُوَ الَّذی اَدْخَلَنیِ الدّارَ وَ الْبابُ مُغْلَقٌ؛(2) خدایی که مرا در یک لحظه از مدینه به طوس می آورد، می تواند مرا به خانه ای دربسته نیز داخل کند.»