از آنجایی که کودکان ۲ یا ۳ ساله برای تنبیه و حتی برای درک اینکه چرا چیزی اشتباه است بسیار کوچک هستند، بهتر است در مواجهه با دروغگویی آنها خونسردی خود را کاملا حفظ کنید. اگر آنها دربارهی چیزی مانند خوردن خوراکی که قرار نبوده بخورند، دروغ میگویند، میتوانید بدون اینکه قاطعانه آنها را تنبیه کنید، به آنها با بیان جملاتی مانند «هوم، پس این تکه شکلات چطوری روی پیراهنت آمده؟» بگویید که انتظار دارید راست بگویند.
برای آموزش صداقت به کودکان نوپا میتوانید از روشهای دیگری هم استفاده کنید. مهمترین این روشها عبارتاند از:
هنگامی که کودکان حرف زدن را یاد میگیرند و در درک موقعیتهایی که ممکن است منجر به تنبیه آنها شود مهارت بیشتری پیدا میکنند، ممکن است دروغهای بیشتری از زبان آنها بشنوید. آنها ممکن است به این دلیل دروغ بگویند حواس شما را از کار اشتباهی که باعث عصبانیت شما شده پرت کنند. گاهی اوقات هم تخیل آنها باعث دروغگویی میشود. بنابراین، اگر بعد از شکستن گلدان مورد علاقهتان شنیدید که میگویند امروز میمونی را در مدرسه دیدهاند، اصلا تعجب نکنید.
برای آموزش صداقت به کودکان پیشدبستانی در سنین ۴ تا ۵ ساله باید اول از همه دروغ را به عنوان یک موضوع اخلاقی تلقی نکنید. آن را به عنوان یک مشکل رفتاری در نظر بگیرید. وقتی فرزندتان به شما دروغ میگوید، طبیعی است که احساس کنید به شما خیانت شده و عصبانی شوید. بااینحال، حقیقت این نیست. دروغ گفتن یک مشکل عادی رفتاری در کودکان پیشدبستانی است. باید این مشکل را حل کرد اما برای بیشتر این کودکان دروغگویی یک نقص شخصیتی یا مسئلهای اخلاقی محسوب نمیشود. در عوض، دروغگویی یک روش ناپخته و ناکارآمد است که فرزند شما برای حل یک مشکل از آن استفاده میکند. اگر به موضوع از این زاویه نگاه کنید، میتوانید با آرامش بیشتر و تفکری سازندهتر صداقت را به کودک خود یاد بدهید.
برای محدود کردن رفتار دروغگویی در این کودکان همیشه بر اهمیت صداقت تأکید کنید، خودتان الگوی راستگویی باشید و به فرزندتان کمک کنید عواقب دروغگویی را بفهمد. با دروغگویی بلافاصله پس از وقوع آن برخورد کنید تا از همان ابتدا کودک یاد بگیرد که نباید دروغ بگوید. البته، پیش از آن مطمئن شوید که شما و فرزندتان هر دو آرام هستید.
کارشناسان توصیه میکنند که در این سن کم، دروغها به روشی ساده به چالش کشیده شوند. به طور مثال، اگر فرزندتان برای فرار از عصبانیت شما گفته که در مدرسه میمونی دیده، به او بگویید که امکان ندارد چنین حیوانی وارد مدرسه شود و فکر میکند میمونی از چه راهی وارد مدرسهی آنها شده است. با آرامش از او بخواهید که اتفاقی که افتاده را توجیه کنند. اغلب اوقات، کودک هنگام توجیه دروغی که گفته واقعیت را لو میدهد.
وقتی کودکان در اوایل دورهی دبستان هستند، ممکن است دروغ بگویند تا از مسئولیت یا مجازات فرار کنند. بعضی از آنها هم ممکن است برای به دست آوردن آنچه میخواهند مانند دیرتر خوابیدن یا گرفتن اجازه برای تماشای یک برنامه تلویزیونی که باید حتما ببینند، دروغ بگویند. گاهی اوقات هم کودکان دبستانی دروغ میگویند فقط به این دلیل که میترسند شما را ناامید کنند.
اگرچه کودکان در این سن در مخفی کردن دروغها بهتر میشوند اما هنوز هم تشخیص و اصلاح آنها نسبتا آسان است. دروغ گفتن فرزندتان دربارهی اینکه امروز مشق ندارد با نگاهی به برگهی تکالیف هفتگی یا نگاهی اجمالی به داخل کولهپشتی او قابل تشخیص است.
در این سن، باید به صورت علنی دربارهی اهمیت صداقت صحبت کنید. بهعلاوه، از پرسیدن سؤالاتی مانند «اتاقت را تمیز کردی؟» که خودتان پاسخ آنها را میدانید و قرار دادن فرزندتان در شرایطی که نیاز به دروغ گفتن را احساس کند، خودداری کنید. در عوض، به آنها بگویید که اگر حقیقت را بگویند عصبانی نخواهید شد و به قول خود عمل کنید. آنها را تشویق کنید تا خود را به جای دیگری بگذارند و بپرسید: «اگر بهترین دوستت به تو دروغ بگوید چه احساسی خواهی داشت؟» وقتی فرزندتان با شما صادق است به او توجه کنید و این کار او را تحسین کنید، به خصوص اگر شرایط طوری باشد که صداقت ممکن است به نفع او نباشد.
در این سن، واکنش شما نسبت به دروغ میتواند مستقیمتر باشد. در واکنش نسبت به دروغ، محکم و جدی باشید و بگویید به نظر میرسد که او حقیقت را نمیگوید یا «آیا کاملا مطمئن هستید که این چیزی است که اتفاق افتاده است؟» به وضوح نشان دهید که شما تحت تأثیر دروغهای او قرار نگرفتهاید و آنها را باور نکردهاید. پس از شنیدن دروغهای کودک هم سعی کنید به آرامی او را اصلاح کنید. از رویارویی بیش از حد با کودک یا کشف حقیقت بپرهیزید، مگر اینکه وضعیت جدی باشد و نیاز به توجه بیشتر شما باشد.
نوجوانان وقتی که والدین خود را دوستدار و حمایتگر خود میبینند با آنها صادقتر هستند و زمانی که احساس میکنند بیش از حد تحت کنترل و نظارت هستند، به احتمال زیاد دروغ میگویند. یکی از بهترین کارهایی که یک پدر یا مادر میتواند در برخورد با این نوجوانان انجام دهد، ایجاد محیطی با ارتباط باز و بدون قضاوت است. وقتی نوجوانان از تنبیه شدید نمیترسند، به احتمال زیاد حقیقت را میگویند. البته، این به معنای بیقانونی نیست، بلکه به این معنا است که مرزهای روشن با پیامدهای معقول و منصفانه وجود دارد.
دروغگویی یکی از رفتارهایی است که کودکان خردسال آن را بیاراده و نیت بدی انجام میدهند. بااینحال، با بزرگتر شدن آنها کم کم دروغگویی علل دیگری پیدا میکند. برای آموزش صداقت به کودکان باید از همان دوران خردسالی شروع کرد. به این ترتیب، فرزندی تربیت میکنید که در آینده کمتر به شما دروغ میگوید.