کوین لمن (Kevin Leman)، دکترا، روانشناس و نویسنده کتاب «مامان اولی: خروج از خانه» میگوید: «تذکر دوباره و دوباره به فرزندتان فقط به او آموزش میدهد که منتظر یادآوری بعدی باشد، نه اینکه بار اول به شما توجه کند». اگر اجازه دهید این رفتار ادامه یابد، احتمالا مشکلات رفتاری کودکان در وجودشان نهادینه خواهد شد. به جای صحبت کردن با فرزندتان از آن طرف اتاق، به سمت او بروید، در سطح او قرار بگیرید و به او بگویید که چه کاری باید انجام دهد. از دستورالعملهای کوتاه و ساده استفاده کنید. همچنین باید تماس چشمی برقرار کنید و آنها را تشویق کنید تا با گفتن باشد پاسخ دهند. حتی از آنها بخواهید دستورالعملهای شما را دوباره تکرار کنند تا مطمئن باشید که متوجه میشوند.
اگر کودک همچنان شما را نادیده میگیرد یا تذکر شما را دنبال نمیکند، تنبیهی مانند کنسل کردن تفریح یا به تعویق انداختن دیدن تلویزیون را امتحان کنید. اگر در چنین شرایطی به شما گوش می دهند و از نادیده گرفتن شما دست می کشند، مهم است که این رفتار را نیز تشخیص دهید. پیامدهای مثبت برای رفتارهای او به کودک شما اجازه میدهد تا بداند که از پاسخ آنها راضی هستید و او را تشویق میکند که آن را در آینده تکرار کند.
تعداد کمی از قوانین خانه را تنظیم کنید و اغلب در مورد آنها با فرزند خود صحبت کنید. به عنوان مثال، اگر فرزندتان بدون اجازه تلویزیون را روشن میکند، به او بگویید آن را خاموش کند و بگویید: “قبل از اینکه تلویزیون را روشن کنی باید از من بپرسی.” بیان این قانون با صدای بلند به آنها کمک می کند تا آن را درونی کنند. در این سن، سعی کنید تعداد قوانین خانه را به حدود دو یا سه قانون محدود کنید. به خاطر داشته باشید که قوانین باید ساختاری ارائه دهند و کودک شما را ایمن نگه دارند. آنها همچنین میتوانند اهمیت پیروی از قوانین را در سنین پایین به بچهها بیاموزند تا وقتی به مدرسه میروند، طبیعتاً با مرزهایی که معلمان تعیین میکنند سازگار شوند. این یک نکته کلیدی در حل مشکلات رفتاری کودکان است.
کاری که انجام میدهید باید برای فرزندتان، خودتان و خانواده مناسب باشد. اگر کاری را انجام دهید که به آن اعتقاد ندارید یا فکر نمیکنید درست است، احتمالاً کارساز نخواهد بود. بچهها متوجه میشوند که شما به حرفی که میزنید اعتقادی ندارید.
زمانی که تصمیم به حل مشکلات رفتاری کودکان کردید، به انجام آن ادامه دهید. راه حلها زمان میبرند تا کار کنند. از شریک زندگی خود، یک دوست، والدین دیگر یا بازدیدکننده سلامت خود حمایت دریافت کنید. خوب است کسی را داشته باشید که در مورد کاری که انجام میدهید با او صحبت کنید.
کودکان به ثبات نیاز دارند. اگر یک روز به رفتار فرزندتان به گونهای واکنش نشان دهید و روز دیگر به گونهای دیگر، برای او گیج کننده است. همچنین مهم است که همه افراد نزدیک به فرزندتان با رفتار آنها به یک شیوه برخورد کنند. وقتی به دنبال حل مشکلات رفتاری کودکان هستید باید صبر زیادی به خرج دهید.
این کار در رویارویی با حل مشکلات رفتاری کودکان میتواند دشوار باشد. وقتی فرزندتان هر چند وقت یکبار کاری آزاردهنده انجام میدهد، عصبانیت و نا امیدی شما افزایش مییابد. غیرممکن است که گاهی اوقات عصبانیت خود را نشان ندهید، اما سعی کنید آرام بمانید. در اسرع وقت به سراغ چیزهای دیگری بروید که هم میتوانید از آن لذت ببرید و هم احساس خوبی به شما منتقل کند. راههای دیگری برای کنار آمدن با نا امیدی خود پیدا کنید، مانند صحبت کردن با والدین دیگری که در حال حل مشکلات رفتاری کودکان خود هستند.
بچهها برای فهمیدن نیاز به فهم آن دارند. اگر آنها بفهمند که چرا میخواهید کاری انجام دهند، میتواند کمک کننده باشد. به عنوان مثال، توضیح دهید که چرا میخواهید هنگام عبور از جاده دست شما را بگیرند. هنگامی که فرزندتان میتواند صحبت کند، او را تشویق کنید تا دلیل عصبانیت یا ناراحتی خود را توضیح دهد. این به آنها کمک میکند کمتر احساس نا امیدی کنند. این کار کمکی به حل مشکلات رفتاری کودکان نمیکند.
وقتی رفتار کودک شما دشوار است، کارهایی که به خوبی انجام میدهد را نادیده نگیرید. وقتی از کاری که او انجام داده راضی هستید به فرزندتان بگویید. میتوانید با توجه کردن، در آغوش گرفتن یا لبخند به کودک بفهمانید که چه زمانی خوشحال هستید.
شما میتوانید با پاداش دادن به فرزندتان برای رفتار خوب به او کمک کنید. مثلاً آنها را تحسین کنید یا غذای مورد علاقه او را برایش درست کنید. در حل مشکلات رفتاری کودکان تشویق بسیار موثر است. اگر فرزندتان خوب رفتار میکند، به او بگویید چقدر از این رفتار راضی هستید. خاص باشید. چیزی شبیه این بگویید: “آفرین که وقتی از شما خواستم اسباب بازیهایتان را دوباره در جعبه قرار دادید.” قبل از اینکه فرزندتان کاری را که از او خواسته شده است انجام دهد، جایزه ندهید. این رشوه است نه پاداش.
تحقیر و تهدید در حل مشکلات رفتاری کودکان بیفایده است! بچهها با مثال یاد میگیرند، بنابراین، اگر فرزندتان را بزنید، به او میگویید که ضربه زدن اشکالی ندارد. کودکانی که والدینشان با آنها رفتار پرخاشگرانه دارد، احتمال بیشتری دارد که خودشان پرخاشگر شوند.
زندگی تغییر میکند – هر تغییری در زندگی کودک می تواند برایش دشوار باشد. این میتواند تولد یک نوزاد جدید، خانه تکانی، تغییر پرستار کودک، راه اندازی یک گروه بازی یا چیزی بسیار کوچکتر باشد. شما در حال گذراندن دوران سختی هستید – بچهها به سرعت متوجه میشوند که آیا شما ناراحت هستید یا مشکلاتی در خانواده وجود دارد. کودک ممکن است زمانی بد رفتار کنند که شما کمترین توانایی را دارید. اگر مشکل دارید، خودتان را سرزنش نکنید، اما اگر فرزندتان با رفتار سخت واکنش نشان میدهد، او را سرزنش نکنید.
چگونه قبلاً با رفتار دشوار برخورد کردهاید – گاهی اوقات فرزند شما ممکن است به دلیل نحوه برخورد شما با یک مشکل در گذشته واکنش خاصی نشان دهد. به عنوان مثال، اگر به کودک خود شیرینی دادهاید تا در مغازه ساکت بماند، ممکن است هر بار که به آنجا میروید انتظار شیرینی داشته باشد. در واقع او فکر میکند برای حل مشکلات رفتاری کودکان باید رشوه بگیرد. نیاز به توجه – کودک شما ممکن است عصبانیت را راهی برای جلب توجه بداند، حتی اگر توجه بد باشد. آنها ممکن است شبها از خواب بیدار شوند، زیرا میخواهند یک نوازش یا همراهی داشته باشند. سعی کنید زمانی که رفتارشان خوب است بیشتر به آنها توجه کنید و برعکس!
هنگامی که کودکان با رفتار خود دست و پنجه نرم میکنند، میتواند تأثیر منفی بر همه اعضای خانواده داشته باشد. والدین میدانند که باید پاسخ دهند، اما اغلب مطمئن نیستند که بهترین استراتژی چیست، و چگونه به حل مشکلات رفتاری کودکان اقدام کنند. به خصوص اگر کودک مدام رفتار ناشایست دارد و به نظر میرسد که هیچ چیز جواب نمیدهد. نکاتی که در بالا مطرح کردیم به والدین نگاهی جامع به رفتار مشکل دار ارائه میدهد. کج خلقی اغلب بخش طبیعی و حتی سالم دوران کودکی است. این رفتارها نشانهای هستند که میگوید در حال مستقلتر شدن است – نشانههایی که نشان میدهد کودک در حال آزمایش مرزها، رشد مهارتها و نظرات و کاوش در دنیای اطراف خود است. اما وقتی کودک زیاد رفتار میکند، میتواند روابط والدین-فرزندی را تحت فشار قرار دهد و باعث ایجاد ناامیدی و رنجش منظم شود که در خانواده سالم نیست. چه فرزند شما در مراحل اولیه یادگیری در مورد خودتنظیمی و مرزها باشد، یا اگر خانواده شما با مشکل مواجه شده و شما به دنبال کمک هستید، والدین باید برای حل مشکلات رفتاری کودکان اقدام کنند.
گاهی اوقات والدین احساس میکنند که عصبانیتها و دیگر نمونههای رفتار مشکلساز عمدی هستند. با این حال، پزشکانی که در رفتار کودکان تخصص دارند، موافقند که کج خلقی معمولاً یک رفتار داوطلبانه از سوی کودک نیست – اما ممکن است به عنوان یک “رفتار آموخته شده” شناخته شود. این بدان معناست که بچهها یاد میگیرند که عصبانیت میتواند آنها را به نتیجه دلخواه برساند. به عبارت دیگر، در حالی که کودکی که برای کنترل احساسات خود تلاش میکند ممکن است آگاهانه عصبانیتهای خود را محاسبه نکند، ممکن است به آنها متوسل شود زیرا راه بهتری برای حل مشکلات یا بیان نیازهای خود نیاموخته است. والدین خوشنیت اغلب به عصبانیتها پاسخ میدهند و سعی میکنند هر مشکلی را که باعث ایجاد مشکل شده است را برطرف کنند. اما این همه راه نیست. حل مشکلات رفتاری کودکان زمان بر است و قدرت میطلبد. صبور باشید و توصیههای ما را به کار بگیرید.