همانطور که بچهها معمولاً قبل از پریدن در استخر یا ضربه زدن به یک برج از لگوها، توجه تمام و کمال شما را میطلبند، اگر از آنها انتظار دارید که گوش کنند، باید توجه آنها را جلب کنید.
اگر کودک شما بعد از اینکه پنج بار به او گفتید دندانهایش را مسواک نزد، ممکن است حتی متوجه نشده باشد که شما با او صحبت کردهاید. همیشه مطمئن شوید کودک مشغول یک اسباببازی یا درگیر بازی نیست، با او تماس چشمی برقرار کنید و بدون توجه به سن مستقیماً با او صحبت کنید. شما میتوانید از همین استراتژی در زمان خواب استفاده کنید. به چشمان فرزندتان نگاه کنید. به او هشدار بدهید که به وقت خواب نزدیک میشود. سپس به سرعت دستورالعملها را دنبال کنید: «وقت مسواک زدن است. بیا برویم مسواک بزنیم.»
وقتی نمیتوانید به فرزندتان گزینهای بدهید، وضعیت را به او توضیح دهید. برای مثال، اگر کودک نوپای شما نمیداند که چرا نمیتواند اجاق گاز را لمس کند، به او بگویید: «دست نزن وگرنه میسوزی» به جای اینکه فقط بگویید «نکن». استدلال شما برای بچههای بزرگتر بسیار مهم است، زیرا آنها میتوانند تحتتأثیر منطق قرار گیرند.
مثلا کودکان تمایل بیشتری به زدن کرم ضدآفتاب خود خواهند داشت اگر به آنها توضیح دهید که باید جلوی پرتوهای فرابنفش سرطانزای خورشید را بگیریم. فرزندان خود را تشویق کنید تا فکرهای خود را نیز به اشتراک بگذارند.
این به آنها کمک میکند تا مذاکره را بیاموزند که یک مهارت اجتماعی حیاتی است. فرض کنید فرزند شما میخواهد امشب از تمرین پیانو خودداری کند. به جای اینکه مستقیماً درخواست او را رد کنید، بگذارید دلیل خود را به شما بگوید.
اگر استدلال خوبی ارائه دهد، مانند اینکه میخواهد وقت خود را با خانواده بگذراند و قول بدهد که بعداً در طول هفته تمرین بیشتری انجام دهد، خوب است به او اجازه بدهید. فقط اگر التماس میکند و با اشک روی زمین میافتد، تسلیم نشوید. این یک تاکتیک مذاکره نیست که بخواهید به آن جایزه بدهید.
فکر میکنید به جا آوردن ادب و احترام است که از کودکان پیشدبستانی خواهش کنید روی تخت معاینه بخوابند؟ اگر به خواهش کردن ادامه دهید واقعاً از اینکه تعداد زیادی از بچهها از درخواست مودبانه شما پیروی نمیکنند، شگفتزده میشوید.
در نهایت، متوجه میشوید که برخلاف بزرگسالان، کودکان به سادگی نمیفهمند که یک درخواست مودبانه در واقع به معنای «این کار را بکن» است. بنابراین با این جملات از آنها بخواهید کاری را انجام دهند، «روی تخت معاینه بنشین»، «دهانت را باز کن»، «به سمت من بچرخ». بچهها با این جملات منظور شما را بهتر متوجه میشوند. علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهد که بچهها تا سن ۱۰سالگی کاملاً کنایه یا طنز را درک نمیکنند، بنابراین استفاده از آنها برای داشتن رفتار خوب نیز احتمالاً مؤثر نیست.
میتوانید از نحوهی ارتباط فرزندتان با دیگران ارتباط با او را یاد بگیرید. به کلماتی که او از آنها برای درخواست کاری از یک دوست استفاده میکند توجه کنید و آنها را با نحوهی بیان خود مقایسه کنید.
دفعهی بعد که میخواهید اتاقش را تمیز کند یا کتش را بپوشد یا بنشیند و شام بخورد، از کلمات دقیق خودشان استفاده کنید. اگر این کار موفقیتآمیز نبود، فکر کنید که شاید باید دایرهی لغات خود را کاهش دهید. با عبارات ساده صحبت کنید یا یک چیز را به دو روش مختلف بگویید. فرزندتان اینطور شما را بهتر درک خواهد کرد و حتی ممکن است یک کلمهی جدید هم یاد بگیرد.
اگر بچهها احساس نکنند عجلهای در کار است، به احتمال زیاد همکاری میکنند. والدین اغلب به بچهها زمان کافی برای پاسخ به دستورالعملها نمیدهند. کودکان به راحتی یا به سرعت وظایف خود را انجام نمیدهند.
اگر از تکرار خسته شدهاید، شاید فقط لازم باشد به فرزندتان زمان بیشتری برای پاسخ دادن بدهید. از اینکه اغلب بچهها در نهایت به قول شما چقدر عمل میکنند، شگفتزده خواهید شد. کریستینا رابرت (Kristina Robert)، پرستار اطفال در بیمارستان جان هاپکینز در بالتیمور، میگوید آهسته پیش رفتن باعث میشود که بچهها حتی بدترین داروها را مصرف کنند.
او میگوید: «اگر کودکی برای خوردن دارو مقاومت کرد، من به او فقط یک قطره مینوشانم. کودک نمیتواند یک قطره را بیرون بیاورد. به علاوه، آهسته بودن و موفقیتآمیز بودن، کارآمدتر از شروع مجدد پس از رد کامل دوز توسط کودک بیمار است. من هرگز یکباره سراغ کودک نوپا نمیروم تا به ضربان قلب او گوش دهم یا زانوی آسیبدیده او را معاینه کنم. با استفاده از گوشی پزشکی روی پای آنها شروع به بازی میکنم و به سمت سینهی آنها میروم.»
درست مانند هر یک از ما، بچهها میخواهند بدانند باید انتظار چه چیزی را داشته باشند. بنابراین اگر فرزندتان از برس کردن مو طفره میرود، میتوانید با کشیدن آن به آرامی روی بازو یا شکم او شروع کنید. البته، وقتی عجله دارید، داشتن یک ترفند دیگر در آستین مفید است.