میلاد پیامبر اکرم (ص) و آغاز هفته وحدت مبارک باد

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبر الهی در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد. در تاریخ میلاد پیامبر (ص) اقوال بین مسلمانان وجود دارد. عموم سیره نویسان معتقدند، تولد پیامبر گرامی (ص) در عام الفیل، در سال 570 میلادی بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع، در سال 632 میلادی در گذشته است، و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است. بنابراین، میلاد پیامبر در حدود 570 میلادی خواهد بود. اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» بوده، ولی در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول، روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود، و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[1] درباره روز تولد پیامبر اسلام(ص) میان علمای شیعه و اهل سنت دو دیدگاه اصلی وجود دارد: دوازدهم ربیع الاول و هفدهم ربیع الاول. یکی از علت های مهم این اختلاف نظر این است که اختلاف در رویدادهای تاریخی، از همان آغاز وجود داشته و امری عادی و طبیعی است.

هفته وحدت و همدلی

فاصله میان این دو تاریخ، دوازدهم ربیع الاول و هفدهم ربیع الاول به عنوان «هفته وحدت» نامیده شده است. در هفته وحدت که بر محور پیامبر وحدت آفرین و ولادت خجسته او شکل گرفته است. میثاق ها مستحکم و پیمان ها، استوارتر می گردد و خون ها در هم می جوشد و دست ها و بازوها در هم قرار می گیرد و چهره ها بر یکدیگر لبخند پیروزی و صفا می زند، همه اقشار باهم اند و امت اسلامی سرود وحدت، سر می دهند. گرامی باد هفته وحدت، که همه نور و سرور است مایه انسجام ملت و فشردگی صفوف و بازدارنده جامعه از گسست و پراکندگی و رو در رویی که خواست دشمن است. گرامی باد هفته وحدت، که «پیام رسالت» و «ندای امامت» را به گوش انسان ها می رساند و در متن تاریخ و بستر زمان، جاودانه می سازد. هفته وحدت، چترتی مبارک، از شعور و شور و ایثار و فداکاری و اخوت و صمیمیت بر سر مردم می گشاید، الهام می بخشد، آرامش می دهد، روح پرور است و دل انگیز و زداینده کینه ها و کدورت ها و خودخواهی ها و خودبینی ها. هفته درس آموزی از کلاس معلم بشریت، حضرت ختمی مرتبت(ص) است که بر برکت میلادش، چهره جهان دگرگون شد و شرک ها و نفاق ها به یکرنگی گرایید و خصومت های چندین ساله به «اخوت اسلامی» مبدل گشت و مهاجر و انصار، برادر شدند و عرب و عجم و سیاه و سفید، یار و برادر گشتند. نعمت الهی در سایه میلاد پیامبر نور، بر مردم تکمیل شد و مردم «راه» را از «چاه» باز شناختند و در سایه هدایت های آن رسول وحدت و برادری، از «ضلالت» به «هدایت» و از «ظلمت» به «نور» و از «تفرقه» به «وفاق» رسیدند. اکنون نیز که پیش از چهارده قرن از آن تاریخ می گذرد، هم خاطره آن میلاد، شکوه آفرین و الفت بخش است، هم «وحدت» به صورت یک نیاز اساسی برای امت محمدی(ص)، چهره می نماید.

وحدت توصیه الهی در قرآن کریم

خداوند در قرآن تمامی پیروان ادیان توحیدی را به وحدت بر اساس مشترکات فرا می خواند. آیات فراوان در قرآن هست که تاکید بر وحدت مسلمانان و یکپارچگی آنان دارد. از نظر عقل و منطق هم، کسانی که خداوند را، پیامبرش را و کتاب پیامبر را قبول دارند؛ باید در یک جبهه واحد باشند. هر کتاب آسمانی مسلمانان، به همان اندازه که بر روی وحدت آنان تاکید شده، از تفرقه و جدایی میان مسلمانان نهی شده است. قرآن کریم دراین باره می فرماید: وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا.[2] همگی به رشته دین خدا چنگ زده، به راه های متفرق نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید و خدا در دل های شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف خداوند همه، برادر دینی یکدیگر شدید، و در صورتی که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. همان گونه که با اتحاد قطرات آب، جوی های آب، و با به هم پیوستن جوی های کوچک به همدیگر، رودخانه ای عظیم ایجاد می شود، با اتحاد انسان ها نیز صف های بزرگی به وجود می آید که پشت هر دشمنی را می لرزاند و او را به وحشت می اندازد. اتحاد را می توان، نخ تسبیحی دانست که مهره ها را در کنار هم نگه می دارد و ارتباط منظمی بین آنها برقرار می سازد و آنها را از پراکندگی، دورافتادگی و گم شدن حفظ می کند و اگر این نخ پاره شود، انسجام مهره ها گسسته می شود و هر کدام به جانبی خواهد رفت.

«وحدت به معنای یگانه شدن، یکتایی و یگانگی است»[3] و «وحدت مسلمین، به معنای یگانگی و هماهنگی مسلمانان در سایه توحید و نبوت و قرآن و تکیه ننمودن آنها بر ممیّزات مذهبی و قومی است. همان امری که مجد و عظمت و شوکت آنان در گرو آن است و همان چیزی که پیامبر و قرآنِ مسلمانان با لحنی بلیغ و بیانی رسا، پیروانِ خود را بدان دعوت می کند».[4]

دعوت اسلام به وحدت و انسجام

اسلام، جهانیان را به صلح و هم بستگی دعوت می کند و این یگانگی، سنگ بنیان اسلام بود که توانست آن را طی چهارده قرن، در برابر عوامل بنیان شکن نگاه دارد. در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، تفرقه و دو دستگی میان مذاهب و ملت های اسلامی، از مسائل پیچیده و بنیان برافکنِ جوامع اسلامی بوده و همین عامل، خسارت های مادی و معنویِ جبران ناپذیری بر پیکر امت واحد اسلامی وارد کرده است. علی (ع) از اصحاب خود به دلیل تفرقه گلایه می کند و می فرماید: «به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را می میراند و دچار غم و اندوه می کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقّ خود متفرق اید.»[5] ایشان در جای دیگر می فرماید: «از پراکندگی بپرهیزید که انسانِ تنها، بهره شیطان است؛ آن گونه که گوسفندِ تنها، طعمه گرگ خواهد بود».[6]

اگر سخن از انسجام اسلامی می شود به این معناست که ملّت های منطقه اسلامی باید پیوندهای خود را چنان مستحکم و استوار کنند که راه نفوذ دشمن بسته شود. در کاربرد عربی، این واژه در جایی به کار می رود که شما لیوان آبی را با جوهری مخلوط و آمیخته کنید؛ به گونه ای که نوعی هم رنگی در آن نمودار گردد. اگر شخصی با شخصی دیگر در اندیشه و تفکر مشترک شد، گفته می شود که آرا و انظار آن دو با یک دیگر منسجم است؛ هرچند تفاوت های نامحسوسی نیز دیده می شود. این تفاوت ها در آن حد و اندازه نیست که بتواند دوگانگی میان آن را بنمایاند. گونه ای از یگانگی در میان دو چیز منسجم یافت می شود که جدایی میان آن دو کاری سخت و دشوار و گاه غیرممکن است. ملّت های اسلامی باید برای رسیدن به انسجام تلاش کنند. این وظیفه ای است که دین اسلام و قرآن بر گردن ایشان نهاده است. با آنکه آداب و رسوم و فرهنگ های هر ملّتی با ملّت دیگر تفاوت دارد، ولی به جهت مشترکات کلان فرهنگی و هدفی، این ملّت ها می توانند به انسجام دست یابند. امت اسلام، در عین آنکه ترکیبی از ملّت ها و نژادهای متعدد و متنوع است، از انسجامی برخوردار می باشد که این خرده فرهنگ ها را با یکدیگر یگانه می سازد. این همان چیزی است که در قرآن از آن با عنوان صبغه الله و رنگ الهی یاد شده است.

دلایل پیدایش اختلاف بین ملّت ها

از اینجا دانسته شد که عوامل مقوم ملّت و تشکیل دهنده دولت های ملّی چیزی جز هدف، روش، تجربیات و فرهنگ مشترک نمی باشد. اما سخن در این است که اگر ما هدف همه اجتماعات را رسیدن به سعادت، یعنی آرامش و آسایش بدانیم، اختلاف ملّت نمی تواند به مسأله اختلاف در اهداف بازگردد. پس علّت اختلاف ملل و ایجاد ملّت ها و نیز دولت های ملّی چیست؟

بی گمان اختلافات روشی مهم ترین علّت و عامل ایجاد ملت ها و واگرایی گروهی، و هم گرایی گروه دیگر انسانی است؛ یعنی با آنکه انسان ها هدف مشترکی در ایجاد اجتماعات دارند و همگی رسیدن به سعادت، آرامش و آسایش را علت غایی آن می دانند، به جهت اختلافات جغرافیایی و شرایط زیستی و زیست محیطی هر گروهی از اجتماعات انسانی می کوشد تا روش ویژه ای برای رسیدن به این هدف بجوید. این گونه است که هر اجتماعی از تجربیات مشترکی سود می برد و در پی این تجربیات مشترک است که ملّت از فرهنگ خاصی برخوردار می گردد؛ تجربیات و فرهنگ خاصی که در شرایط زیستی و جغرافیایی دیگر پدیدار نمی گردد. همچنان که انسان ها از تنوع غذایی برخوردار می گردند و با توجه به موهبات زمینی سرزمین خود از الگوهای غذایی خاصی پیروی می کنند، دارای فرهنگ خاص پوششی، رفتاری و خلق وخو می شوند که موجبات جدایی ایشان از دیگران را سبب می شود. مردمانی که در کوهستان زندگی می کنند حتی در گام برداشتن با کسانی که در دشت ها و جلگه ها زندگی می کنند تفاوت دارند. این گونه است که خرده فرهنگ ها نیز پدیدار می گردد. آنچه ملّتی به مفهوم جدید را می سازد الگوهای مشترک زیستی و فرهنگی عام و فراگیر است که از آن به فرهنگ عمومی ملّت یاد می کنند که در کنار خرده فرهنگ ها از اصالت و تأثیرگذاری بیشتری سود می برد.

بنابراین ملّت ها، مردمانی هستند که به جهت ویژگی های زیستی و زیست محیط و عوامل بیرونی از روش، تجربه و فرهنگ خاصی سود می برند که آنان را از دیگران متمایز می سازد.

آثار انسجام اسلامی

قرآن برای انسجام اسلامی آثار چندی را برمی شمارد که مهم ترین آن ها همان هدف اصلی تشکیل خانواده کوچک و بزرگ (ملّت) و ایجاد دولت می باشد. هدف از انسجام اسلامی در وهله نخست رسیدن به آرامش و آسایش است که قرآن نیز بر آن تأکید می ورزد (آل عمران/ 103؛ انعام/ 65)؛ چنان که برچیده شدن زمینه سلطه بیگانگان و استعمارگران مهم ترین هدف وحدت و انسجام اسلامی شمرده شده است (قصص/ 4) و قدرت و هیمنه مؤمنان را افزایش می دهد (انفال/ 46).

 این اهداف جز با تأکید بر عوامل ایجادی آن پدیدار نخواهد شد. ازاین رو بر مسلمانان است که بر اصول دین اسلام تأکید ورزند و به ریسمان الهی (قرآن و پیامبر) چنگ زنند و از آن دور نشوند (آل عمران/ 103؛ نساء/ 59)، حقوق برادری را رعایت کنند، عیب یکدیگر نجویند، در حق یکدیگر گمان باطل نبرند (حجرات/ 11و 12)، امر به شایسته و معروف نمایند، از کار زشت و ناهنجار پرهیز کنند و دیگران را نیز باز دارند (آل عمران/ 104). این موارد و عوامل دیگری را قرآن برای رسیدن به انسجام اسلامی بیان کرده است که بدون آن ها نمی توان رنگ یک رنگی را دید و به امنیت، آرامش و آسایش دست یافت. باشد تا با تحقق بخشیدن به این تسمیه مقام معظم رهبری، یعنی اتحاد ملّی و انسجام اسلامی، به اهداف اصلی جامعه و اجتماع انسانی دست یابیم و رنگ و روی آسایش و آرامش را در کره خاکی زمین ببینیم و از صلح و صفا برخوردار گردیم.

اتحاد و وحدت مسلمانان در عصر حاضر

در دنیای امروز، حضور بیش از یک میلیارد مسلمان و پیشرفت و تعالیِ بی سابقه بعضی از کشورهای اسلامی، به ویژه کشور ایران، زنگ خطری را برای استکبار جهانی به وجود آورده است و به یقین آنها آرام نخواهند نشست. دشمنان که از آغاز ظهور اسلام از این امتِ واحد ضربه های سنگینی خورده اند، در صورت غفلت مسلمانان، از اختلاف های آنان سود خواهند جست و به آن دامن خواهند زد. دوری از اسلام اصیل و قرآن کریم، تعصب و لجاجت بدون برهان و منطق، قومیت گرایی و نژادپرستی، دنیاگرایی و نیز تفرقه انگیزی قدرت های بزرگ به منظور سلطه بر مسلمانان و منابع مالی و فکری آنها را می توان بخشی از دلایل بروز اختلاف در میان مسلمانان دانست. در جهان اسلام، هر کس به دنبال وحدت مسلمانان باشد و در این راستا مجاهدت نماید، کاری خدایی انجام می دهد و در نقطه مقابل، هر کس با هر انگیزه و دلیلی به دنبال ایجاد تفرقه در میان مسلمانان باشد، کاری شیطانی انجام می دهد. تبعیت از کانون واحد و قرارگاه معین، یکپارچگی ایجاد می کند. موفقیت ها برای پیروان یک مکتب، با وحدت آنان به دست می آید. مسلمانان دارای اصول، مبانی و اهداف مشترک هستند. اگر با وجود برخورداری از کثرت جمعیت و تمامی مواهب الهی، گرفتار مصیبت ها و عقب ماندگی ها و فلاکت ها شده اند، دلیل اصلی آن در عدم پایبندی عملی به این اصول و مبانی است. دلیل اصلی مشکلات در جهان اسلام، تفرقه و عدم تبعیت و پیروی از آن کانون واحد و قرارگاه اصلی است.

شماره کارت موسسه خیریه جوادالائمه (ع):

6280-2314-3289-1199

موسسه خیریه جوادالائمه اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست





موسسه خیریه حضرت جوادالائمه(ع)|اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در غرب کشور