در زندگی همهٔ ما روزهایی هست که خوشحال نیستیم و بهقول معروف «دلمان گرفته است». در چنین شرایطی احساس غم و اندوه میکنیم و بهدنبال راهی برای تسکین آن میگردیم. شدت غم و ناراحتی در افراد مختلف متفاوت است و ممکن است از چند ساعت تا چند روز طول بکشد. البته کاملا طبیعی است که گاهی کمی غم به سراغمان بیاید، اما اگر این شرایط حالت مزمن به خودش بگیرد باید آن را جدی گرفت. با ما همراه باشید
غم و ناراحتی حتی در خفیفترین شکل آن میتواند بر احساسات، افکار و رفتارمان تأثیر بگذارد. در این شرایط نمیتوانیم راحت بخوابیم؛ به همین دلیل، خستگی و ناامیدی به ما فشار میآورد. این امر بهنوبهٔ خود سبب میشود حتی آسانترین کارها را با زحمت بیشتری انجام دهیم. سرگرمیها و علایقمان دیگر خوشحالمان نمیکنند و آنچنان کلافهایم که حس میکنیم نمیتوانیم از این وضعیت خلاص شویم.
اما خوشبختانه برای رفع این مشکل راهکارهایی وجود دارد. در نظرسنجیای که این بار در «صفحه اینستاگرام چطور» داشتیم، از شما درباره راهکارهایی پرسیدیم که برای رفع ناراحتیتان استفاده میکنید. حالا در این مطلب، دلایل علمی این راهکارها را با هم بررسی میکنیم.
گوشدادن به موسیقی، روشی ثابتشده برای برطرفکردن غمهاست. همانطور که ۲۰ درصد از کاربران گفتند، موسیقی یکی از بهترین «حالخوبکن»ها برای دلی است که گرفته است. چیزی درباره تاثیر موسیقی بر عملکرد مغز شنیدهاید؟ موسیقی میتواند احساسات ما را برانگیزاند و با ایجاد اتصالات عصبی جدید در مغز، تغییراتی در رفتار، احساس و افکارمان به وجود آورد؛ همچنین به ما کمک میکند روی چیزی تمرکز کنیم که زیباتر و دلنشینتر از غمی است که داریم.
بهتازگی یک تحقیق نشان داده است که حتی موسیقی غمگین میتواند به بهتر شدن خلق و خو کمک کند. در واقع، غم همواره بزرگترین منبع الهام برای خلق بهترین موسیقیها در جهان بوده است. بااینحال، نتایج مطالعات دیگری نشان میدهد که اگر درحالیکه دلمان گرفته است به موسیقی شاد گوش بدهیم، خیلی سریعتر از احساسات ناراحتکننده خلاص خواهیم شد؛ دلیلش این است که موسیقی شاد، انرژی و لذت بیشتری را بههمراه میآورد. از سوی دیگر، مطالعهٔ دیگری نشان داده است که اگر موسیقی غمگین سبب یادآوری خاطرات ناگوار شود، گوشدادن به آن کمکی به رفع ناراحتی ما نخواهد کرد.
درهرصورت، بهتر است موسیقیای را انتخاب کنید که واقعا حالتان را بهتر کند. شاد، غمگین، ایرانی، خارجی، فرقی ندارد؛ موسیقی زبان دل است. بنابراین حتی اگر آهنگی را گوش میکنید که زبانش را نمیفهمید اما غمتان با آن از بین میرود، همان را انتخاب کنید.
اگر کسی در زندگیتان هست که بدون اینکه قضاوتتان کند فقط برای آرامکردن شما به صحبتهایتان گوش دهد، میتوانید با او درددل کنید. همانطور که ۱۵ درصد از کاربران هم به آن اشاره کردند، درددل کردن با فردی قابلاعتماد مانند دوست صمیمی، رواندرمانگر (روان درمانی)، درمانشناس (تراپیست) یا حتی عضوی از خانواده مانند مادر روش بسیار خوبی برای برطرفکردن ناراحتی است. تیرداد خیلی جالب گفته است:
اگر غمتان شدیدتر از یک ناراحتی معمولی است، روانشناسان بهتر میتوانند به این مشکل کمک کنند. دوستان صمیمی یا خانواده معمولا فقط میتوانند گوش بدهند و آراممان کنند؛ اما تراپیستها و رواندرمانگران میتوانند راهکارهایی فنی و تخصصی در اختیارمان قرار دهند تا این احساس ناراحتی هرچه سریعتر برطرف شود. اگر یادتان باشد، گفتیم احساس غمی که شدیدتر است اگر همانطور بهحال خود رها شود، ممکن است با گذشت زمان به افسردگی بینجامد. افسردگی روند درمانی طولانیتر و مشکلتری دارد.
خداوند منبع انرژی مثبت است. صحبتکردن با خداوند راهی برای متصلشدن به بیکران هستی است و به ما کمک میکند به آرامش برسیم. بهویژه در موقعیتهای سخت، حتی افرادی که رابطهٔ نزدیکی با خدا ندارند ناخودآگاه اسمش را به زبان میآورند. ۹ درصد از کاربران گفتند صحبتکردن با خدا و بهیاد او بودن تنها چیزی است که غمشان را برطرف میکند.
وقتی دلمان میگیرد، معمولا روی نداشتهها، شکستها، غصهها و چیزهایی که آرزو میکنیم کاش طور دیگری بودند تمرکز میکنیم؛ اما وقتی تمرکزمان را روی خداوند قرار میدهیم، بخشی از این بار سنگین را به بیرون از ذهنمان هدایت میکنیم. از سوی دیگر، درست مانند کودکی که در کنار پدر و مادرش آرامش دارد، ما هم وقتی خودمان را به خدای بزرگ میسپاریم، راحتتر با غمها و ترسها کنار میآییم. میدانیم که او مراقب ماست؛ بنابراین روحمان آرام میگیرد. خداوند به ما امید میدهد که فردا روز بهتری است و غم با گذشت زمان برطرف خواهد شد.
وقتی دل آدم میگیرد، بدترین کار ممکن نشستن در انزوا و تنهایی است. مگر اینکه بخواهید به مراقبه بپردازید وگرنه گوشهای کزکردن فقط غمتان را بدتر میکند. یکی از بهترین روشهای برطرفکردن ناراحتی و رسیدن به حالِ خوب این است که از خانه بیرون بروید و بخشی از طبیعت، مردم و جنبوجوش محیط اطرافتان شوید. خواهید دید که آن بیرون، دنیا طوری است که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. افرادی که در اطراف شما رفتوآمد میکنند، دارند به زندگیشان ادامه میدهند و به همین دلیل انرژیشان به شما هم منتقل میشود.
اهل مطالعه و کتابخوانی باشید یا نباشید، در هر صورت نمیتوانید قدرت مطالعه و اثر جادویی کتابها را انکار کنید. حتی آن دسته از افرادی که سالی یک صفحه کتاب هم نمیخوانند، قبول دارند که مطالعه مزایای زیادی دارد. آنها دلایل دیگری برای کتابنخواندن دارند.
از دید ۷ درصد از کاربران، مطالعه میتواند احساس ناراحتی و غم را تسکین دهد. این حقیقت دارد، زیرا قدرت درمانی ادبیات شگفتانگیز است. هنگامی که غم و اضطراب شما را احاطه کرده است، مطالعهٔ شعر و رمان میتواند افکار، احساسات و هیجانات شما را دگرگون کند. هنگامیکه کتاب میخوانید، مغزتان قادر است کلمات را درک کند و احساس آنها را دریابد؛ بنابراین میتوانید چیزی را که در درونتان اتفاق میافتد شناسایی کنید. کتاب به ما نمیگوید که دست از ناراحتی برداریم، بلکه به ما کمک میکند راحتتر احساساتمان را بشناسیم تا علت ناراحتیمان را دریابیم
موسسه خیریه جوادالائمه | اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست