ظرفهای تلنبار شده در سینک ظرفشویی، انبوه لباسهای کثیف در سبد مخصوص لباسها، ریختن پتوها و بالشها در گوشه و کنار خانه، کمدهای شلوغ و بینظم، وسایل اضافه و بیاستفاده در انباری و گوشه و کنار خانه، شاید مناظر آشنایی برای بسیاری از ما باشد. شاید تعجب کنید ولی نامرتب بودن خانه تأثیر بسیار زیادی روی سلامت روان افراد ساکن در خانه دارد. با دیجیکالا مگ همراه باشید تا تأثیر خانهی نامرتب روی سلامت روان را بشناسید.
ما در فرهنگی زندگی میکنیم که دائم به ما میگوید هر چه بیشتر داشته باشید خوشحالترید. اما خرید کردن وسایل و لباس، فقط دور و اطراف ما را شلوغتر میکند و نامرتب شدن خانه، تأثیر ناخوشایندی روی سلامت روح و روان میگذارد. شلوغ بودن محیط اطراف، انرژی شما را میگیرد و استرس زیادی به زندگی شما اضافه میکند.
خریدهای هیجانی و کنترلنشده، وابستگی روحی به برخی وسایل، یادگاریهایی که برایمان اهمیت دارند، ترس از دور انداختن وسایل، نیاز به نگه داشتن گوشهای از خاطرات قدیمی، تنها چند نمونه از دلایلی هستند که نشان میدهند وسایل و اشیای اطراف ما چطور روی روحیه و احساساتمان تأثیرگذارند.
گاهی اوقات دور انداختن وسایل برای ما دردناک میشود و شاید برایمان به منزلهی دور انداختن گذشته و تسلیم شدن در برابر آینده است. وسایل زیادی را در اطرافمان نگه میداریم به این امید که یک روز به کار بیایند که معمولاً هم هرگز آن روز فرا نمیرسد و فقط محیط را نامنظم میکنند و استرس ما را افزایش میدهند.
«کتاب جادوی نظم: هنر ژاپنی مرتبکردن و سازماندهی» در سال ۲۰۱۴ به پرفروشترین کتاب تبدیل شد. افراد زیادی در سراسر دنیا در بههمریختگیها و بینظمیهای دنیای اطراف خود زندگی میکنند بدون اینکه بدانند این بینظمی، روی شادی، استرس و حتی افسردگی آنها هم تأثیرگذار است.
بههم ریختگی به معنای نداشتن نظم در وسایل و نامرتب بودن آنها در گوشه و کنار محیط است. البته گاهی بههمریختگی فقط به وسایل فیزیکی محدود نمیشود و بههمریختگیهای روانی و احساسی هم میتواند به اندازهی بههمریختگی فیزیکی، زندگی را بینظم و مشکلساز کند. مثلاً عادتهای نادرست قدیمی، افکار منفی، روابط عجیب و بیهدف، بدهیهای مالی پرداخت نشده، کارهای ناتمام، لباسهایی که دیگر اندازه نیستند یا هر چیزی که لازم است به آنها رسیدگی کنید و نظم و سامانی به آنها بدهید.
از دیگر مثالها و نشانههای بههمریختگی میتوان به این موارد اشاره کرد:
تمام این آشفتگیهای احساسی، ذهنی و فیزیکی میتواند باعث شود که نتوانید به درستی فکر کنید، دچار استرس شوید و انرژی کم بیاورید. آشفتگی و بههمریختگی انجام کارها را سختتر میکند، اجازه نمیدهد که نیازهای خود را درک کنید و آنچه واقعا لازم دارید در دسترس داشته باشید. اگر هر روز زمان زیادی را صرف جستوجوی وسایل کنید، خسته و آشفته میشوید و به مرور زمان، انرژی شما در طول روز منفی میشود. گشتن دنبال وسایل و مرتب کردن هر روزهی انبوهی از اشیاء شما را خسته میکند و وقت زیادی از شما میگیرد. همین وقت را میتوانید صرف کارهای بهتری کنید و برای آرامش خود وقت بگذارید.
هنگامی که بههمریختگیهای فیزیکی در محیط اطراف، بیش از حد شود میتواند فرد را درگیر آشفتگیهای روحی و جسمی در محیطهای ناکارآمد خانه کند.
خانه باید پناهگاهی امن و آرام برای شما باشد؛ مکان امن و آرامشبخشی که میتوانید برای دوری از آشفتگیهای ذهن و مشکلات روزمره به آن پناه ببرید اما هنگامی که خانه پر از بینظمی است، باعث میشود احساس کنید که خانه به دشمنی تبدیل شده که آشفتگی ذهنی شما را بیشتر میکند. در واقع بیشتر از اینکه محل آرامش باشد، روی روح و روان شما تأثیر منفی میگذارد.
وقتی خانهای شلوغ و درهموبرهم داشته باشید، در آن فرصت و آرامش لازم برای انجام کارهای مورد علاقهی خود پیدا نمیکنید. ممکن است از اینکه مهمان دعوت کنید خجالت بکشید و همین مسئله هم باعث شود که دایرهی روابط اجتماعی شما محدودتر شود. این محدود شدن روابط و فعالیتها باعث میشود که احساس تنهایی و ناکافی بودن کنید.
اگر با دور انداختن وسایل اضافه مشکل دارید یا فکر میکنید انبوه وسایل و اشیای اضافه در اطراف، شما را خسته کرده، احتمالاً در زندگی مشکلات دیگری هم دارید.
بههمریختگیهای فیزیکی اطراف میتواند کمکم به یک وسواس تبدیل شود؛ وسواس خریدن وسایل جدید برای پر کردن جاهای خالی. علاوه بر این گاهی اوقات ما با وسایل اطرافمان پیوند عمیق عاطفی برقرار میکنیم و به هیچ وجه دوست نداریم آنها را از دست بدهیم حتی اگر خراب و بیاستفاده شده باشند. برخی وسایل را برای این نگه میداریم که احساس میکنیم شاید در آینده به کار بیایند یا در آینده، داشتن آنها به ما احساس رضایت و آرامش میدهد.
اختلال احتکار یا «اختلال ذخیرهسازی» در واقع ناتوانی یک فرد در خلاص شدن از دست وسایل و اشیای متعلق به خود است؛ بدون توجه به ارزش آنها. افرادی که مبتلا به اختلال ذخیرهسازی هستند علاوه بر اینکه تمایل به نگه داشتن همهچیز دارند، در مرتب کردن و نظم دادن به وسایل خود هم مشکل دارند.
افراد مبتلا به اختلال ذخیرهسازی، اشیاء و وسایل را کاملاً تصادفی، نگهداری میکنند و معمولاً بدون هیچ نظم و ترتیبی در هر جایی که پیدا کنند میگذارند. تا در نهایت به نقطهای میرسند که ماندن در آن محیط شلوغ، غیرممکن میشود.
در بیشتر موارد، افراد معمولاً وسایل و اشیایی را نگه میدارند که برای آنها ارزش احساسی دارد یا چیزهایی که فکر میکنند شاید در آینده به دردشان بخورد. این اختلال میتواند روی تمام جنبههای زندگی یک فرد تأثیر بگذارد حتی در روابط شخصی و عاطفی، نیازمندیهای شغلی و روابط اجتماعی.
اختلال ذخیرهسازی میتواند عواقب منفی زیادی داشته باشد و حتی به سلامت فرد لطمه بزند. مثلاً احتمال بروز حوادث خطرناک در خانه مثل آتشسوزی را افزایش میدهد. همچنین باعث ایجاد مشکلاتی در روابط افراد، ناتوانی در انجام وظایف روزانه مثلاً آشپزی و حتی حمام کردن میشود.
کسانی که دچار این اختلال هستند ممکن است نشانههای زیر را تجربه کنند:
البته همهی کسانی که خانهای نامرتب دارند لزوماً به اختلال ذخیرهسازی مبتلا نیستند ولی نمیتوانیم از عواقب و تأثیرات منفی بههمریختگی و بینظمی صحبت کنیم اما اشارهای به اختلال ذخیرهسازی نکنیم.
ممکن است ساعتها، روزها و حتی هفتهها وقتمان را برای تهیه کردن لیست کارهایی که باید انجام دهیم و خرید نظمدهندهها صرف کنیم تا بتوانیم با بههمریختگیهای زندگی و بینظمی آن مقابله کنیم. اما ممکن است این راهها نتیجهای ندهد. علت اصلی نتیجه ندادن این روشها این است که باید مشکل اصلی و زمینهای را که باعث انباشتن وسایل در خانه میشود، پیدا کنید. آیا احساسات منفی دارید؟ آیا سعی میکنید از این طریق خاطرهای را زنده نگه دارید؟ چرا برای نگه داشتن برخی وسایل اصرار دارید؟
در اتاقها و در اطراف خانه دور بزنید و هر آنچه که اضافه و دورریختنی است جدا کنید و در سطح زباله بریزید یا برای بازیافت جدا کنید. کاغذها و رسیدهای اضافه که کناری گذاشتهاید، لوازم آرایشی بیاستفاده و تاریخ مصرف گذشته، وسایل خرابی که امکان تعمیر ندارند، لباسهایی که دیگر نمیپوشید و کهنه شدهاند، مواد غذایی که تاریخ مصرف آنها گذشته و… چیزهایی از این دست را جدا کنید و تکلیفشان را مشخص کنید. اگر وسیلهای دارید که سالم و قابل استفاده است ولی به درد شما نمیخورد، آن را به کسی که نیاز دارد اهدا کنید. زبالههای بازیافتی را هم جدا بگذارید و در اولین فرصت تمام این وسایل اضافه را از خانه دور کنید.
اگر لباسی دارید که دیگر اندازهی شما نیست، کفشی دارید که نمیپوشید، وسایلی دارید که جای زیادی در خانه گرفتهاند و بیاستفاده هستند یا هر چیز دیگری که هیچ ارزشی به زندگی شما اضافه نمیکند و دیگران میتوانند از آن استفاده کنند جدا کنید و آنها را به دیگران ببخشید یا بفروشید. یک قانونی کلی که در این مورد مطرح میشود این است که اگر چیزی در کمد دارید که در یک سال اخیر از آن استفاده نکردهاید، باید آن را کنار بگذارید.
یک کمد شلوغ و بینظم میتواند استرسزا باشد و پیدا کردن فضا برای وسایل جدید سخت میشود. لباسها را بر اساس فصل دستهبندی کنید و تعداد بیشتری لباس دم دست بگذارید تا برای انتخاب، دستتان باز باشد. موقع عوض شدن فصل، لباسها را جابهجا کنید. لازم نیست تمام لباسهایی که دارید، هر روز جلوی چشمتان باشند.
آیا به بیشتر از یک جفت بوت زمستانی نیاز دارید؟ آیا از ظرف و ظروف خانه ۸ دست دارید در حالی که از بیشتر آنها استفاده نمیشود؟ وقتی در حال خرید کردن هستید، خریدن وسایل جدید و کفش جدید، لذتبخش است اما در واقعیت، به اکثر چیزهایی که میخریم نیازی نداریم. لازم نیست هر بار چندین بسته دستمال کاغذی بخریم و انبار کنیم. برای پیشگیری از بههمریختگی در خانه، با دقت خرید کنید.
علاوه بر این اگر قرار است یک وسیلهی قدیمی را جایگزین کنید، حتماً بعد از خرید وسیلهی نو، از شر وسیلهی قبلی راحت شوید تا فضای بیشتری برای خریدهای جدید داشته باشید.
سعی کنید که هر روز فقط ۱۰ دقیقه را به مرتب کردن خانه اختصاص دهید. مثلاً میتوانید یک اتاق را جارو بزنید، توالت را تمیز کنید و… به این ترتیب کارهای شما برای یک روز تعطیل تلنبار نمیشود. بدون اینکه لازم باشد چندین ساعت را صرف تمیزکاری و مرتب کردن خانه کنید، همیشه خانهای مرتب خواهید داشت.
اینکه همیشه خانهای تمیز و مرتب داشته باشید باعث میشود که بیشتر از قبل مشتاق پذیرش مهمان باشید. علاوه بر این، از تمیز بودن و مرتب بودن خانه لذت میبرید و همین لذت باعث میشود که اشتیاق بیشتری برای تمیز نگه داشتن آن داشته باشید.