بی اعتبار کردن احساسات دیگری یعنی نادیدهگرفتن، ردکردن، تخفیفدادن یا قضاوتکردن احساساتی که دیگری دارد. این مفهوم را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «احساسات تو مهم نیستند.»
برخی از افراد بهعمد احساسات شما را بیاعتبار میکنند تا از شما سوءاستفاده یا شما را کنترل کنند. اما بسیاری دیگر ناخواسته چنین کاری میکنند. در واقع بسیاری از اوقات فرد میخواهد حال ما را بهتر کند که دست به چنین کاری میزند. اما تلاش آنها نتیجه عکس میدهد، چون نمیدانند که در حال بی اعتبار کردن عواطف ما هستند. البته آسیبی که هر دو گروه میزنند یکسان است.
بی اعتبار سازی احساسی میتواند در هر موقعیتی رخ دهد. همچنین این پدیده هم حالت کلامی دارد و هم غیرکلامی.
همانطور که گفته شد، بی اعتبار کردن احساسات میتواند کلامی یا غیرکلامی باشد.
این شیوه شامل بیان عبارتها و جملاتی است که احساسات فرد را بهشکلهای مختلف بی اعتبار میکنند. این شیوه شامل دستکمگرفتن، قضاوتکردن، تخفیفدادن و نادیدهگرفتن میشود. تعدادی از جملات بیاعتبارکننده را در ادامه فهرست کردهایم:
علاوه بر کلام، فرد میتواند با استفاده از زبان بدن احساسات دیگری را بیاعتبار جلوه دهد، مثلا:
همانطور که گفتیم، بی اعتبار سازی احساسات میتواند خواسته یا ناخواسته صورت گیرد. در حالت اول که بهترین راهحل قطع ارتباط با فرد بیاعتبارکننده است. در حالت دوم که رایجتر است، باید شیوه گفتار و رفتار خود را بهگونهای اصلاح کنیم که باعث آسیبزدن به دیگران نشویم.
اولین قدم برای اعتباربخشی به احساسات طرف مقابل، گوشدادن به اوست. گوشدادن یعنی هرآنچه را مزاحم است کنار گذاشته و تمام حواس خود را متوجه صحبتهای طرف مقابل کنیم.
همچنین یادگیری عبارتهایی مانند جملات زیر باعث اعتباربخشی به احساس طرف مقابل میشود:
در کنار اینها، پرهیز از توصیههای ناخواسته، پذیرفتن مسئولیت احساساتی که ما باعث ایجادشان بودهایم و ارتقای مهارتهای زبان بدن، کارهاییاند که میتوانیم برای اعتباربخشی به عواطف طرف مقابل انجام دهیم. در کل هرچقدر مهارت همدلی در ما تقویت شود، کمتر ناخواسته احساسات دیگران را بیاعتبار خواهیم کرد.