السلام علیک یا کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)

مام حسن(ع)در طول سی و هفت سالی که در کنار پدر زیست نه فقط فرزندی مطیع و امام شناس بود، بلکه همواره بازوی نیرومند، یاوری صدیق، مسئولی امین و با تجربه و سربازی عاشق و فداکار برای امیرمومنان به حساب می آمد. وی با شناخت کاملی که از پدر داشت، خود را وقف خدمت به امیرالمؤمنین کرده بود.

روزی بازوی نظامی پدر می شود و به فرمانش به طرف کوفه روانه می شود تا مردم آن سامان را از توطئه شوم دشمنان اسلام آگاهی دهد و آنها را جهت مقابله با پیمان شکنان و ناکثان بسیج کند. روزدیگر بازوی سیاسی امام می شود و در جریانات سیاسی دوران عثمان وارد صحنه می شود و او را نسبت به وضع ناهنجار دستگاه خلافتش وکثرت انحرافات آگاه می سازد و یا در مسئله حکمیت به دستور آن حضرت و با بیانات شیوا و دلنشین، اعلام موضع می نماید و دست به افشاگری می زند.

آن حضرت در سمت قضاوت و دیگر مسوولیت ها به کمک و یاری پدر می شتابد.

موسسه خیریه جوادالائمه علیه السلام اماده دریافت نذورات جهت کمک به ایتام و خانواده های بی بضاعت می باشد شماره کارت موسسه خیریه جوادالائمه (ع):

6280-2314-3289-1199

امامت و خلافت

شامگاه بیست و یکم رمضان سال چهلم از هجرت، حضرت علی علیه السلام، شهید شد. بامداد آن روز، مردم در مسجد جامع شهر، گرد آمدند، حضرت امام حسن (ع) که در آنوقت 37 سال داشتند بر منبر فراز آمدند و فرمودند:

دیشب، مرد یگانه ای از جهان رخت بست که در میان گذشتگان و هم در بین آیندگان، به دانش و کردار، یکتا بود. همراه پیامبر، جنگها کرد و در نگاهبانی اسلام و پیامبر، مجاهدانه کوشید، و پیامبر در جنگها، او را به سپاهسالاری می فرستاد و او هماره پیروز باز می گشت...

از زرد و سفید (اشاره به زر و سیم) دنیا، بیش از 700 درهم نگذاشت، آنهم سهمیه ی او و بر آن بود که با آن خدمتگاری برای خانواده ی خود فراهم آورد.

بدین هنگام، امام به سختی گریست و مردم نیز گریستند...

آنگاه،امام نشست و عبد الله بن عباس برخاست و گفت:

مردم!، این (اشاره به امام حسن (ع)) فرزند پیامبر شما و جانشین علی (ع) و امام شماست، با او بیعت کنید! مردم، گروها گروه، بدو روی آوردند و بیعت کردند.

امام حسن مجتبی علیه السلام چند روز پس از امضای قرار داد صلح با معاویه و رفت و آمدهای مکرر از سوی دوستان و دشمنان، مصلحت را در آن دید که به همراه بعضی از یاران، از کوفه به مدینه جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله هجرت نمایند.

او به همراه برادرش حسین بن علی علیه السلام و خانواده و اطرافیانش، راهی مدینه شدند. مردم کوفه با اندوه بسیار به مشایعت آن حضرت شتافتند، در حالی که اشک، چشمان بسیاری را فرا گرفته بود. مشایعت کنندگان با نگاه های طولانی، حسرت خود را اظهار می داشتند و با زبان حال بر سرنوشت تیره خود - که با هجوم و سلطه چکمه پوشان معاویه گره می خورد - سرود اندوه می سرودند. امام علیه السلام و همراهانش به مدینه آمدند و در آنجا اقامت گزیدند.

سبط اکبر پیامبر، این ناخدای بردبار تصمیم گرفت با فرو بردن خشم خود و صبر و تحمل، کشتی اسلام را از غرقاب حتمی حکومت معاویه نجات بخشد و نگذارد حکام بنی امیه با احادیث جعلی و نسبت های ناروا به پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و پدرش امیرمؤمنان علیه السلام و صحابه بزرگ، چهره واقعی اسلام را عوض کنند و به اسم اسلام بعد از پیامبر، اهداف شیطانی خود را بر امت اسلامی تحمیل نمایند و بدعت ها و سنت های جاهلیت را دوباره همانند اجدادشان احیا کنند.

حضرت ده سال در مدینه اقامت گزید و در این مدت همچون پدر و جد بزرگوارش، طبیب و معلمی دلسوز و پناهگاهی مطمئن برای مردم مدینه و مظلومان عالم بود و خورشید گونه بر همه زوایای تاریک عالم اسلام می تابید و با سخنان زیبای علی گونه و رفتار حلیمانه محمدی و حجب و تقوای فاطمه گونه اش مسلمین جهان را رهبری می کرد و در مقابل جبهه کفر تاویلی و همه اندیشه های شیطانی آنان در راستای مبارزه با باطل، راست قامتانه ایستادگی کرد و به نور الهی درخششی دیگر داد.

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

ابن ابی الحدید می نویسد: «چون معاویه خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی(ع) کرد، زیرا معاویه برای گرفتن بیعت به نفع پسرش و موروثی کردن حکومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی(ع) نمی دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد.»

در این توطئه، بیش ترین نقش را مروان بن حکم که فرماندار مدینه بود ایفا کرد. وقتی معاویه تصمیم بر این جنایت هولناک گرفت، آخرین مرتبه، طی نامه ای سری از مروان فرماندار خویش خواست تا در مسمومیت حسن بن علی(ع) سرعت گیرد و آن را در اولویت قرار دهد.

مروان جهت اجرای این توطئه مامور شد با جعده دختر اشعث همسر امام مجتبی(ع) تماس برقرار کند. معاویه در نامه اش نوشته بود که جعده یک عنصر ناراضی و ناراحت است و از جهت روحی می تواند با ما همکاری داشته باشد و سفارش کرده بود که به جعده وعده دهد بعد از انجام ماموریتش او را به همسری پسرش یزید درخواهد آورد و نیز توصیه کرده بود صد هزار درهم به او بدهد.

امام صادق(ع) فرمود: جعده -لعنة الله علیها- زهر را گرفت و به منزل آورد. آن روزها امام مجتبی(ع) روزه داشت و روزهای بسیار گرمی بود، به هنگام افطار خواست مقداری شیر بنوشد، آن ملعون زهر را در میان آن شیر ریخته بود، به مجرد این که شیر را آشامید، پس از چند دقیقه امام(ع) فریاد برآورد:

«دشمن خدا! تو مرا کشتی، خداوند تو را نابود کند. سوگند به خدا! بعد از من بهره و سودی (خوشحالی) برای تو نخواهد بود. تو را گول زدند و مفت و رایگان در راستای اهدافشان به کار گرفتند. سوگند به خدا معاویه تو را بیچاره و بدبخت نمود و خود را خوار و ذلیل کرد.»

امام صادق(ع) در ادامه سخنان خود فرمودند: «امام مجتبی(ع) بعد از این که جعده او را مسموم کرد، دو روز بیش تر باقی نماند و از دنیا رفت و معاویه هم بدانچه وعده کرده بود وفا ننمود.»

سیمای کریم اهل بیت علیه السلام

بخشش یکی از صفات پسندیده انسانی و یکی از ویژگی های بارز و ممتاز پیشوایان معصوم است و این مهم باید الگو برای پیروان آن بزرگواران باشد. اهمیت بخشش و برآوردن نیاز دیگران، در این است که در زندگی انسان ها فرازوفرودهای فراوانی رخ می دهد؛ گاهی برای فردی وضعیتی پیش می آید که نمی تواند کوچک ترین نیازش را برآورده سازد. در این جا، وظیفه دیگران است که با او هم دردی کرده، به رفع حاجت وی بکوشند.

اهل بیت (علیهم السلام) در کنار فضیلت های بی شمار، در این ویژگی مهم الهی و انسانی پیشگام بوده اند؛ به گونه ای که خداوند درباره آن بزرگ واران فرموده است: (ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انمانطعمکم لوجه الله لانریده منکم جزاء و لاشکورا)؛ «و به [پاس] دوستی [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند. [و می گفتند:] ما برای خشنودی خداست که اطعام می دهیم و پاداش از شما نمی خواهیم.»

جود و بخشش یکی از ویژگی های برجسته امام حسن (ع) بود. به گونه ای که آن بزرگوار به «کریم اهل بیت (علیهم السلام)» معروف شدند. آن حضرت به مناسبت های مختلف، دیگران را از خوان کرم خویش برخوردار می کردند و تا حد ممکن دیگران را ناامید نمی ساختند. به ایشان گفتند: «چرا هیچ گاه فقیری را مأیوس برنمی گردانید؟» در پاسخ فرمودند:

من خود دست نیاز بر درگاه خدا دارم و به الطافش امیدوارم؛ به همین دلیل، شرم دارم از این که خود فقیر باشم و فقیری را مأیوس برگردانم. خدای بزرگ مرا عادت داده که نعمت های فراوانش را بر من ارزانی دارد و من نیز او را عادت داده ام که نعمت هایش را به مردم ببخشم. می ترسم اگر از عادتم دست بردارم، خداوند نیز عادتش را از من بازدارد و از نعمت هایش محرومم گرداند.

موسسه خیریه جوادالائمه علیه السلام اماده دریافت نذورات جهت کمک به ایتام و خانواده های بی بضاعت می باشد شماره کارت موسسه خیریه جوادالائمه (ع):

6280-2314-3289-1199

موسسه خیریه جوادالائمه اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست





موسسه خیریه حضرت جوادالائمه(ع)|اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در غرب کشور