عبدالله بن الحسن بن الحسن نوادهي امام حسن مجتبی علیهالسلام از مادرش فاطمه دختر امام حسین علیهالسلام روایت کرده است: آنگاه که بیماری حضرت فاطمه دختر رسول خدا سخت شد و بر او چیره گشت، زنان مهاجر و انصار- به قصد عیادت- نزد فاطمه علیهاالسلام گردآمدند و به او گفتند: ای دختر رسول خدا، با این بیماری چه میکنید؟
حضرت فرمود: سوگند به خدا دنیای شما را ناگوار میدانم و با مردانتان بغض و کینه دارم. آنان را به سان لقمهای که هنوز دندان بر آن ننهادهای از دهان بیرون افکندهام و پس از آزمودن آنان کینهي ایشان را به دل گرفتهام. چه زشت است به کندی گراییدن تیزی شمشیر و از کار افتادن نیزه و تزلزل اندیشه «چه بد است آن خشم الهی که خود برای خویش فراهم آوردهاند آنان همیشه در عذاب خواهند بود»
به ناچار آنان را در بند کارهای زشتشان میدانم و ننگ این رخداد بر آنان است. بردگی، نابودی و نفرین بر قوم ستمگر باد. شگفتا از آنان، چگونه خلافت را از سنگ پایههای رسالت و پایههالی پیامبری و جایگاه وحی و آنکه در امر دنیا و دین، دانا و روشن بود دور ساختند. «آری به راستی این زیان فراوان و آشکار است». (مائده/80)
از ابوالحسن- علی علیهالسلام- چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند، آنان بی پروایی شمشیر ابوالحسن، استواری گامها، سختی کارزار و خشم خدایی او را خوش نداشتند.
به خدا سوگند، اگر آنان از مرکب خلافتی که پیامبر به علی سپرده بود، دست میکشیدند، وی با آن دمساز میگشت و مردم را نرم و آسان راه میبرد، آنگونه که نه بینی شتر خلافت آسیبی بیند و نه سوارش به رنج افتد و مردم را به چشمهي همواره جوشان، و سرشار و سرریز میرساند و آنان را سیرآب باز میگرداند به گونهای که شگفت زده میشدند، ولیکن او خود جز کفی از آب و جز به قدر فرونشاندن آتش تشنگی بر نمیگرفت کمتر از آنکه او را سیرآب کند. آنگاه، تحقیقاً برکتهای آسمان و زمین بر آنان گشوده میگشت.- لیکن اکنون- خداوند آنان را به زودی در دام کردههای خویش، گرفتار خواهد نمود.
آگاه باش، سوگند به معبودت که تحقیقاً شتر خلافت آبستن حوادث است دمی درنگ تا فرزندش را به دنیا آورد. آنگاه از پستان شتر خلافت جامی لبریز از خون تازه و زهری تلخ بدوشند «آن هنگام است که باطل پیشهگان زیانمند میشوند» (زمر/15) و آیندگان پیامد آنچه را پیشینیان بنیاد نهادند در خواهند یافت.
آنگاه، باید از خود دست بشویید و خود را به فتنه بسپارید و بر شما بشارت باد به شمشیری برنده و از هم گسستگیای فراگیر و بیداد ستمگران، که اموالتان را کم ارزش خواهد کرد و کشتهي شما را برای خویش درو خواهد کرد. اندوه بر شما، و با شما چه باید کرد که «امر روشن بر شما مشتبه شده است آیا میتوان حقیقت روشن را بر شما تحمیل کرد با اینکه خود نمیخواهید.
سخن فاطمهي زهرا علیهاالسلام خطاب به زنان مهاجر و انصار، در اینجابه پایان رسید. سوئد بن غفله- یکی از راویان این خطابه- گفته است زنان، پیام زهرا علیهاالسلام را بر مردان خویش باز گفتند. پس گروهی از سران مهاجر و انصار برای عذرخواهی به نزد آن حضرت آمدند و گفتند:
ای سرور زنان، اگر ابوالحسن علی علیهالسلام پیش از آنکه ما پیمان خویش را با دیگران محکم سازیم از ما خواسته بودند هرگز از او به دیگری نمیپیوستیم.
فاطمهیزهرا علیهاالسلام فرمود: از من دست بدارید بعد از این کار زشت جای پوزش نیست و بعد از کوتاهی کردن شما جای کاری نیست (چه میشود کرد).