نهج البلاغه، منشور جاودان

نام نهج البلاغه

نامی که شریف رضی برای این کتاب برگزیده «نهج البلاغه » یعنی «راه و روش بلاغت » است زیرا این کتاب درهای بلاغت را به روی خواننده می گشاید و طالبان بلاغت را بدان نزدیک می سازد و نیاز دانشمند و دانشجو را برمی آورد، و گمشده و خواسته بلیغ و زاهد است و از آن روز که این کتاب گام به عالم فرهنگ و ادب نهاد و توسط شریف رضی به بار نشست، در میان دانشمندان و خطبا و اهل ادب جا باز کرد و بلند آوازه شد و شهره آفاق دانش گردید و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید، (46) و هرکجا که رفت با استقبال مردم مواجه گردید و در مراکز علمی به درس و بحث از آن پرداختند زیرا علاوه بر معنای ارزنده و محتوای علمی و عمیق همه جانبه و درهای حکمت و دانش، دارای الفاظ و نگارشی بسیار بدیع و زیبا و سبک و شیوه یی هماهنگ و عالی است که در اوج نثر عربی قرار گرفته است .

البته شریف رضی در این کتاب معمولا از مصادر و منابعی که از آن بهره جسته و نیز اساتیدی که از آنان نقل نموده نام نبرده است زیرا او نهج البلاغه را به عنوان یک منبع و مصدر فقهی و یا مدرکی از مدارک احکام جمع آوری ننموده است بلکه عمده نظر و هدف او این بوده است که بخشی از کلمات امام که حاوی شگفتی های بلاغت و گوهرهای فرهنگ عربی و کلمات درخشنده دینی و دینایی است جمع کند که در واقع خود سند و مدرک است و چنان در اوج عظمت و اهمیت است که براستی از غیر امام نمی تواند صادر شده باشد، و به بیانی دیگر کلمات امیرالمؤمنین در دنیای دانش و سخن ممتاز و منحصربفرد است و کسی را یارای مقابله و هماوردی با آن نیست و کسی هم در طول تاریخ تا قرن هفتم در آن تردیدی نکرده است و حتی دشمنان حضرت هم نسبت به حکمت و فصاحت و بلاغت بی نظیر او معترفند .

ابن ابی الحدید می گوید شک نداریم که امام (ع) از هر گوینده بزبان عرب از اولین و آخرین فصیحتر بود - جز کلام خدا و پیامبر - و این خصوصیات در کلام هیچ کس یافت نشود هرچه هم تلاش کنند . سپس از معاویه نقل می کندکه به «محفن ضبی » - که گفته بود از نزد گنگترین مردم یعنی علی علیه السلام، آمده ام - گفت: ای فرزند زن بدبو آیا این سخن را درباره علی علیه السلام می گویی؟ ! به خدا سوگند کسی را ندیدم که خطبه بخواند - جز پیامبر - که از علی (ع) برتر و بهتر باشد آنگاه که خطبه می خواند، به خدا سوگند کسی جز علی (ع) پایه گذار فصاحت در قریش نبود .

نهج البلاغه مشهورتر از آن است که به معرفی آن بپردازیم، زیرا باگذشت بیش از هزار سال از عمر پربرکت آن همچنان در حوزه ها و محافل و مراکز اسلامی مورد مطالعه، تحقیق و تدریس است و افزون براینکه صدها شرح و ترجمه بر آن نگاشته اند، مفاهیم والای آن برتارک نظم و نثر شاعران و ادیبان می درخشد .

آفریننده این اثر جاودانه، امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن بزرگ مرد تاریخ است که هیچگاه غبار زمان پرده کهنگی و فراموشی بر سیمای پرفروغ او نیفکنده، و از جلوه و شکوه او نکاسته، و تقوا و عدالت و جهاد و دیگر صفات برجسته او را از یاد نبرده، و در برابر عظمت دانش و حکمت او سر تعظیم فرود آورده، و از مرز تعصب و فرقه گرایی در گذشته، تا بدانجا که دوست و دشمن زبان به ستایش او گشوده و به تالیف کتب و سرایش اشعار پرداخته و با زبان اندیشه و سوز و دل نمی ازیم فضیلت او را بیان کرده اند .

روایات اسلامی و متون تاریخی در شان و منزلت امیرمؤمنان علی علیه السلام فراتر از شهرت و تواتر است تا بدانجا که از حقایق مسلم و ضرورت ها بشمار می آید .

این اثر ماندگار که از متون اولیه فرهنگ اسلامی است توسط ادیب علامه مرحوم سید شریف رضی در سال 400 هجری از میان صدها کتاب و منبع گردآوری و تنظیم گردیده است . (1)

قرن چهارم و پنجم هجری، عراق مهد علم و تحقیق بود و به همت عالمان و محققان بی شمار، به مرکز علمی بزرگ و پایگاه عظیم تمدن و فرهنگ اسلامی در این موقعیت ممتاز فرهنگی موج نگارش، تالیف و نسخه برداری از متون، اهمیت و رواج فوق العاده ای داشت بطوریکه آثار و

دست نبشته های گرانسنگی توسط دانشمندان و نویسندگان بنام و برجسته پدید آمد و دست به دست به سراسر دنیای آن روز ره سپرد و کتابخانه های معظم بوجود آمد . مثلا در کتابخانه «خزانة الکتاب » ، عزیز بالله دوم، از خلفای فاطمیون مصر یک میلیون و شش صد هزار جلد کتاب وجود داشت . مرحوم شریف رضی با توجه به تخصص در شعر و ادب و تبحر در علوم اسلامی، و مهارت در خلق آثار ادبی و علمی، به جمع آوری کلمات امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمینه های مختلف پرداخت، ولی وی همچون محدثان و علمای حدیث - که افزون بر نقل متن و سند، راوی آن را نیز ذکر کردند - عمل نکرد، زیرا چنانکه خود او در موارد متعدد (2) تصریح کرده، نوع و شیوه کلام، گویای این واقعیت است که جز از امام نمی تواند صادر شده باشد و عملا هم چنین بوده و با گذشت قرن ها کسی نتوانسته است از نظر ادبی و محتوایی بر آن خدشه ای وارد کند (3) ، و یا علوم و اطلاعات آن را با پیشرفتهای دانش زمان نامتناسب بخواند، و حتی در انتسابش به آنحضرت تا قرن هفتم نه تنها تشکیکی نشده، بلکه بعنوان یک کتاب اصیل و معتبر اسلامی همواره مورد احترام و استفاده بوده است .

نهج البلاغه در طول هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن می پرداختند (4) و در خطبه ها و خطابه ها بدان استناد و تبرک می جستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر (5) می نوشتند و به ترجمه آن اقدام می کردند .

همه شارحان و مترجمان نهج البلاغه که بیش از سیصد (6) نفر می باشند بالاتفاق معتقدند که این کتاب از تالیفات علامه (7) شریف رضی است و او این توفیق را یافته که سخنان امام امیرالمؤمنین علی (ع) را با سبک و شیوه یی جالب گردآوری و تنظیم نماید .

اجازاتی که علما و محدثان بزرگ به اصحابشان می دادند (8) دلیل روشن و قاطعی بر صحت این انتساب است .

علامه شریف رضی - کسی که در دنیای علم و ادب به پارسایی و دقت در راستگویی مورد قبول همگان است . (9) - نیز در کتابهای متعدد خود این امر را تصریح کرده است .

نهج البلاغه در دنیای اسلام

ابن ابی الحدید شارح بزرگ نهج البلاغه دانشمندی که این کتاب را بارها و بارها با دقت مطالعه کرده و بعضی از خطبه های آن را بیش از هزار (10) مرتبه خوانده است در این باره می گوید: بسیاری از محدثان و مورخان بسیاری از نهج البلاغه را نقل کرده اند در حالی که شیعه هم نیستند و اصولا بسیاری از آن متواتر است . افزون براین هر کس که به فن خطابه و سخنوری آشنا باشد و از علم بیان و ذوق و استعداد برخوردار باشد تشخیص می دهد که این سخن در چه سطحی از بلاغت است . وقتی که نهج البلاغه را با دقت مطالعه می کنید در می یابید که همه آن یک نفس و یک آهنگ و یک اسلوب است، مانند یک جسم بسیط که همه آن یکسان است، و مانند قرآن کریم که اول آن مانند وسط آن، و وسط آن مانند آخر آن است و هر «سوره » و «آیه » مانند دیگر سوره ها و آیه هاست که از یک منبع سرچشمه گرفته و با یک روش و فن و نظم پدید آمده است، و اگر بعضی از قسمت های نهج البلاغه از امام نبود، این چنین نبود . (11)

نیز ابن ابی الحدید از استاد خود «ابوالخیر مصدق بن شبیب واسطی » و او از استادش «ابن خشاب » نقل می کند که از او درباره نهج البلاغه پرسید؟ او گفت نهج البلاغه سخنان شریف رضی نیست بلکه او گردآورنده کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام است، رضی و غیر رضی کجا؟ و این نفس و روش بلند کجا؟ ما رساله های شریف رضی را دیده ایم و راه و روش او را در نوشتار می دانیم، به خدا سوگند این خطبه (شقشقیه) را در کتاب هایی که دویست سال پیش از تولد شریف رضی تدوین شده است دیده ام . (12)

نهج البلاغه، نازله روح بلند امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام

جاودانگی و عظمت نهج البلاغه برخاسته از عظمت و جاودانگی آفریننده آن است که از نفحه و الهام قدسی الهی برخوردار بوده، او از خورشید نبوی استضائه می کرده است تا آبشار دانش و آگاهی از بلندای وجودش سرازیر شده و در پهندشت دنیا در طول تاریخ جاری گشته و همچنان چشمه های فکر و علم از آن جوشیده و آنرا به قلزمی تبدیل نموده است تا آنجا که حضرتش بدون نیاز به مطالعه و مشورت و مسیری که نویسندگان و گویندگان بشری دارند می گفته و می نوشته است .

اوج کلام او چون موج دریا و نسیم صحرا تا کرانه های بیکران رفته، شهر و بیابان را فراگرفته، بادیه نشین و دانشمند را سیراب و سرشار ساخته، راویان و محققان آنرا خوانده و ازبر نموده و سرانجام محدثان آنرا با همه وسعت و کثرتش روایت کرده و منتشر نموده اند .

مسعودی گوید: آنچه مردم از خطبه های آنحضرت حفظ کرده اند چهار صد و اندی است که همه آنها را بالبدیهه و ارتجالی ایراد فرموده و مردم از آنحضرت برگرفته و استفاده کرده اند . (13)

همین جاذبه ذاتی و اصالت، علامه شریف رضی را برانگیخته است که آنها را از منابع مختلف و متعدد گرد آورد و نهج البلاغه را فراهم کند، آشنایی یک ادیب و محدث با کلام امام و شناخت و تشخیص خطبه ها و نامه های آنحضرت از میان صدها و هزارها نوشتار، خود دلیل قاطعی بر عظمت و قطعیت صدور آن است .

نهج البلاغه در منظر دانشمندان

ابن ابی الحدید می گوید: حداقل بعضی از خطبه ها و نامه ها و کلمات نهج البلاغه به «تواتر» از امام علیه السلام نقل شده است و کسی در آنها تردید نکرده حتی شماری از مورخان و محدثان غیرشیعی آنرا قبول دارند . (14) و هر کس با کلام و خطابه آشنا، و از علم بیان و بلاغت و ذوق سلیم بهره مند باشد به آسانی می تواند سخنان زشت و زیبا، شیوه های ادبی و ساده و نشیب و فراز نوشتارها را تشخیص دهد .

ابن ابی الحدید می افزاید:

خود ما که شعرشناسیم و آنرا نقد می کنیم اگر دیوان «ابوتمام » را بررسی کنیم و در بین آن قصیده ای از دیگری باشد ما با ذوق و آشنایی خود تفاوت آنرا از حیث سبک و مذاق و افکار و اندیشه با اشعار «ابوتمام » می فهمیم . و این مساله بقدری جدی و اساسی است که ادبا قصاید منسوب به «ابوتمام » را از دیوان او حذف کرده اند . همین شیوه در دیوان «ابونواس » و دیوانهای دیگر شعرا بر مبنای ذوق و دریافت اعمال شده است .





موسسه خیریه حضرت جوادالائمه(ع)|اولین و بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در غرب کشور