اعتیاد یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز است. نخستین گام در مبارزه با یک پدیده اجتماعی و یا بیماری، شناخت صحیح آن است.
از مهمترین علل گرایش روز افزون جوانان و نوجوانان به اعتیاد میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
تغییراتی که در الگوهای رفتاری و حالت فردی جوانان ایجاد شده و بر تمامی ویژگیهای زندگی ایشان مانند تغذیه، تحرک بدنی، ساعات خواب و بیداری و تفریحاتشان اثر گذاشته و در پی اجتماعی شدن بیقاعده و بیبرنامه و گسترده جوانان این تغییرات روی آداب و رسوم، کار، بازی، وقت گذرانی، روابط اجتماعی، طرز تفکر، رفتار و بروز عواطف و احساسات آثار خود را نشان میدهد و جایگزین شدن اصل لذت بردن به هر قیمتی به جای اصل رشد و بالندگی در بین ایشان خود مزید بر علت شده است.
این موضوع که منجر به از هم گسیختگیهای عاطفی و افزایش طلاقهای رسمی و غیررسمی شده و آثار خود را در بروز و ظهور جوانانی سرگشته و عاصی که نه به اتکای خانواده و پشتیبانی پدر و مادر که به پشتیبانی فکری و فیزیکی همسالان بیتجربه در پی حل مشکلات و اضطرابهای خود بر میآیند و در یک جمله کشیده شدن به سمت گروههای هم سن و سال و علاقهمندی به شرکت و انجام تجربیات ایشان.
افزایش بیرویه و بدون برنامه جمعیت جوان در سالهای نه چندان دور (که متأسفانه به طور واکنشی و بر اساس اصل افراط و تفریط اثر آن را در کاهش بیرویه فرزندآوری در بین جوانان متأهل میبینیم) منجر به کوچک شدن میدان بروز استعدادها در جوانان شده، رقابت را بسیار سخت کرده و امکان ابراز وجود را از جوانان گرفته یا به حداقل رسانده است و جوان که سرشار از انرژی و مشتاق نشان دادن خود و نیازمند جلب توجه دیگران است خود بزرگ انگاری خود را در مصرف سیگار و قلیان و مواد مخدر و شروع روابط جنسی نابهنگام و مخاطرهآمیز میبیند تا در جامعهای که صدایش به گوش هیچ کس حتی پدر و مادرش نمیرسد این گونه خود را فریاد زده و به اثبات برساند.
تغییر هنجارهای جامعه، از بین رفتن هنجارهای قدیمی، شفاف نبودن هنجارهای جدید و سر در گمی جوانان. در زمانهای نه چندان دور جوانان براحتی در مورد هنجارهای خانوادگی توجیه میشدند، هنجارهایی مانند احترام به بزرگتر و کسب اجازه از ایشان حتی برای مسائل کوچکی مثل نامگذاری فرزند، احترام به زن به طور عام و گسترده، ناموس انگاشتن زن و همسر دیگران، استفاده از تجربه بزرگتر و نابرده رنج گنج میسر نشدن و امثال آن. ولی با برداشته شدن حریمهای خانوادگی مانند دیدن ماهواره و امثال آن در حضور بزرگ و کوچک و دختر و پسر صحبت در مورد هر مسألهای از جمله مسائل جنسی در جمع خانواده و شفاف نبودن مرز خوب و بد کارکرد همیشگی سنتها را که به عنوان ترمزی در مقابل آفات مدرنیته به حساب میآمد، از بین برده است.
حس کنجکاوی و لذتجویی یکی از صفات انسانی است که به اعتقاد بسیاری از روان پژوهان از همان روزهای نخست زندگی در انسان بروز میکند. از بین رفتن حریمها و استفاده بیرویه از فضای مجازی افسار گسیخته و ماهواره منجر به آن شده است که بلوغ جنسی جوانان پیش از بلوغ عقلی خود را نشان داده و در وجود وی سر برآورد.
در ابتدای قرن 20 ازدواج دخترها در حدود سن 15سالگی و حتی کمتر صورت میگرفت در حالی که بلوغ جسمی (مثلاً شروع علام ماهانه در ایشان) در حدود سن 18 سالگی بود، در حالی که در حال حاضر سن بروز نخستین علائم بلوغ جسمی در نوجوان به حدود 12 یا 13 سالگی رسیده و سن ازدواج به حدود 25 سال و بالاتر رفته است. برای پُر کردن این گپ بیش از 10 سال هیچ برنامه مهارت آموزی نه از طرف خانوادهها وجود دارد و نه از طرف دولت، پس نوجوان خود در پی پُر کردن آن بر میآید و نوجوان بیتجربه و حریص به راهی میرود که بسیاری اوقات غیر قابل پیشبینی است.
این پدیده منجر به آن شده است که گاهی اوقات جوان سالهاست در گیر ناهنجاریهای متعدد از قبیل روابط جنسی تصویری و کلامی و استفاده از نوعی از مواد است و والدین قادر به شناخت و پیگیری آن نیستند.